طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

تا حالا سین های سفره هفت سین رو شمردین؟؟؟

میدونین چند تا سین داریم؟؟؟

آیا واقعا هفت تاست؟؟

چطوره با هم بشماریم!

1-سیب

2-سیر

3-سرکه

4-سکه

5-سبزه

6-سنجد

7-سمنو

8-سماق

9-سنبل (سوسن)

این که شد 9 سین!!!

البته دو تا سین اضافه ست واسه این که اگه یه سین نداشتیم، سین دیگه ای رو جایگزین کنیم :دی

نگید میدونستید که باور نمیکنم :|

۹ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۵ ، ۰۱:۵۰
اَسی ...

بنا به درخواست دوستان برگزار میگردد:

چالشی دیگر!

زیباترین سفره هفت سین!!!

عکس سفره های هفت سین خود را در سایتهایی مثل picofile.com یا axgig.com آپلود کنید و آدرسش را برای ما بفرستید تا سلیقه ی خود را محک بزنید!!!

منتظر حضوری پر شور هستیم :)

۸ نظر موافقین ۶ مخالفین ۱ ۰۵ فروردين ۹۵ ، ۰۴:۳۴
اَسی ...

سلام دوستان عزیز

چالش ما به پایان رسید و به مرحله ی اعلام نتایج رسیدیم :)

14 نفر در چالش شرکت کردند و 15 نفر به پست ها رای دادند، از همگی کمال تشکر را داریم

ممنون از امیر وحید کوچولو که پست چالش را در وب خود لینک کرد

تشکر از بیست و دو که پست رای گیری را در وبلاگ خود به اشتراک گذاشت

همچنین ممنون از زی زی گولو که متاسفانه پستش دیر به دست ما رسید

و حالا نتایج از این قرار است:

لیست پست ها بر اساس نمرات کسب شده توسط مخاطبین:

رتبه ی اول: پست میم با امتیاز 257/5

رتبه ی دوم: پست بیست و دو با امتیاز 245

رتبه ی سوم: پست یلدا با امتیاز 216/75

رتبه ی چهارم: پست ـسین با امتیاز 214

رتبه ی پنجم: پست امیر وحید کوچولو با امتیاز 209/75

رتبه ی ششم: پست اَسی با امتیاز 204/5

رتبه ی هفتم: پست بهمن با امتیاز 195/5

رتبه ی هشتم: پست پیمان با امتیاز 192

رتبه ی نهم: پست روزمرگی با امتیاز 190/5

رتبه ی دهم: پست محمد رضا با امتیاز 187/75

رتبه ی یازدهم: پست پروانه شیخ با امتیاز 182/5

رتبه ی دوازدهم: پست busy mind با امتیاز 167/75

رتبه ی سیزدهم: پست المی با امتیاز 166

رتبه ی چهاردهم: پست باران با امتیاز 160/25

 

لیست پست ها بر اساس آرای کسب شده توسط مخاطبین:

پست میم 3 رای (المی، ـسین، بیست و دو)

پست بهمن 2 رای (روزمرگی، پیمان)

پست بیست و دو 2 رای (Mr. Moradi)و(lem^ـ ^moal )

پست المی 1 رای (علی نیا)

پست busy mind 1 رای (ماهی سیاه کوچولو)

پست روزمرگی 1 رای (رها)

پست ـسین 1 رای (اَسی)

پست یلدا 1 رای (امیر وحید کوچولو)

باران و busy mind و بهمن هم پست برتر را معرفی نکرده و فقط به دادن نمره اکتفا کردند.

 

نظرات خیلی متفاوت بود! مثلا یک پست از دید یک مخاطب، پست برتر بود و از دید خواننده ای دیگر کمترین نمره را به خود اختصاص داد!

 

بدین ترتیب پست میم با کسب 257/5 امتیاز و 3 رای، به عنوان پست برتر سال انتخاب شد :)

میم عزیز تبریک همه ی ما را بپذیر ^_^

برای همه ی دوستان شرکت کننده و رای دهنده آرزوی موفقیت داریم

+ب ن: بنا به درخواست زی زی گولو، برای شرکت نکننده ها و رای ندهنده ها هم آرزوی موفقیت داریم :دی

۱۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱ ۰۳ فروردين ۹۵ ، ۰۳:۴۶
اَسی ...

واااااااای وارد سال 95 شدیم!!!!!!

این اولین پست سال 95 منه!!!

این اولین نوروز وبلاگ منه!!!!

این اولین عیدیه که من با شما دارم تجربه ش میکنم و خیلی برام متفاوت و البته با ارزشه!!!!

ان شاءالله سال 1395 واسه همه مون بهترین سالی باشه که تا حالا تجربه کردیم :)

الهی آمین...

بهار مبارک

نوروز مبارک

عیدتون مباااااااااارک ^_^

تعطیلات حسسسسابی خوش بگذره :دی

۱۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱ ۰۱ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۰۰
اَسی ...

دوستان سلام

از همکاری شما در چالش و در رای گیری متشکریم :)

به دلیل احترام به نظر دوستان، مهلت رای گیری تا پایان سال 94 تمدید شد!

امید است رضایت شما کسب شده باشد!


+بجنبید دیگه مگه چقدر زمان میبره؟؟؟ :دی

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۴ ، ۰۲:۵۵
اَسی ...

اینم آهنگ وبلاگ من!!!

آهنگ طلوع من از سیاوش قمیشی :)

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۴ ، ۰۱:۲۰
اَسی ...

یه ماه پیش رفته بودیم استخر

یه خانم مسنی هم اونجا بود و به هر کی میرسید میگفت: "روغن کنجد نمیخواین؟؟ دفعه ی قبل خانما سفارش دادن براشون بیارم ولی امروز که آوردم نیومدن، این همه راه و آوردم میگم دوباره اون همه سنگینی رو برنگردونم"

این خانم خیلی هم با من و مامانم گرم گرفته بود! منم خیلی ازش خوشم اومده بود! (روغن کنجد) رو خیلی بامزه تلفظ میکرد! میگفت:"روغن کنجید" ^_^


امروز هم رفته بودیم استخر

دوباره همون خانم و دیدیم! من داشتم میرفتم پیش مامانم که تو سونا بود، خانمه گفت: "روغن کنجید نمیخواین؟ برو از مامانت بپرس"

گفتم: باشه، رفتم تو سونا به مامانم گفتم این خانمه بازم داره روغن کنجد میفروشه! مامانم گفت: این شگردشه که میگه خانما سفارش دادن نیومدن! گفتم: مگه امروزم میگه واسه خانما آورده؟ گفت: آره

از سونا رفتم بیرون، دوباره خانمه بهم گفت: به مامانت گفتی؟ گفتم: بله ولی نمیخوایم

رفتم تو استخر، خانمه هم اومد، دوباره شروع کرد به حرف زدن که: چند تا خانم سفارش دادن و...

گفتم: خب ازشون شماره میگرفتین بعد از این که مطمئن میشدین امروز میان روغنا رو میاوردین

گفت: "شماره گرفتم ولی هر چی زنگ میزنم جواب نمیده!! اتفاقا یه خانم هم گفت ازشون بیعانه میگرفتی مجبور میشدن بیان، باید همین کار و بکنم"

یه مدت که گذشت دیدم خانمه داره همون حرفای همیشگیش رو واسه یکی تکرار میکنه! خیلی حرصم گرفت، کاملا آشکارا زل زدم بهشون ببینم چیکار میکنن!! خانمی که به عنوان هم صحبت انتخاب شده بود گفت: اسمشون و نمیدونی؟؟ بگو شاید من بشناسم

خانم مسنه هم هی در و دیوار و نگاه میکرد و من من میکرد : اسمش...إإإ... چی بود....

خانم هم صحبته گفت: خب حالا ارزونتر حساب کنی من میبرم

خانم مسنه هم گفت: قیمت اینقدره و ....


خیلی ازش بدم اومد، هی میخواستم اون خانم فریب خورده رو آگاه کنم ولی گفتم به هر حال شاید درست نباشه، چون هم غیبته و هم ممکنه یک درصد اون خانمه راست بگه :|

خب آخه چه کاریه؟؟ میخوای روغن بفروشی خب مثل بچه ی آدم بگو خانم عزیز اگه روغن نیاز دارین من دارم، دیگه چرا ننه من غریبم بازی درمیاری؟؟؟ چرا از حس ترحم مردم سوءاستفاده میکنی؟؟؟ مگه میشه هر دفعه دیگران تو رو سرکار بذارن؟؟ اگه اینطوره خو تو چرا اینقدر ساده ای؟؟؟

واقعا آدم اینجور مواقع نمیدونه چی بگه...

ب ن: وقتی داشتیم برمیگشتیم یه خانمی به خانم مسنه گفت اگه وسیله نداری برسونیمت؟

خانم مسنه گفت: وسیله دارم!!

یعنی سنگینی روغنا رو ماشین تحمل میکرده!!!!!

+پ ن: دوستانی که مایل به امتیاز دهی برای چالش هستند امروز آخرین مهلته! بجنبید :دی

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۴۱
اَسی ...

خیلی سخته که یه بغض تو گلوت بی رحمانه خفه ات کنه و نتونی یه قطره اشک بریزی،

نه که نتونی! نخوای...

خیلی سخته که با وجود دردی که تو سینته، مجبور باشی به دیگران لبخند بزنی :,(

۸ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۴ ، ۰۲:۲۱
اَسی ...
دوستان!!!! زمان شرکت در چالش به پایان رسید!!!!
در این مرحله لینک پست های معرفی شده قرار داده خواهد شد تا شما مخاطبان گرامی، به پست ها امتیاز دهید :)
لطفا پس از مطالعه ی دقیق تک تک پست ها، نسبت به امتیاز دهی (تا سقف 20 نمره) به تمامی پست ها اقدام نمایید و در آخر، پست برتر از دید خودتان را انتخاب و معرفی کنید! (این پست نمیتواند پست خودتان باشد :دی )
پستی که بیشترین امتیازات و بیشترین آرا را به خود اختصاص دهد، به عنوان پست برتر سال معرفی خواهد شد ^_^
+از میم عزیز که لینک پست چالش را در وبلاگش قرار داد، کمال تشکر را داریم :*

لینک پست ها به ترتیب حروف الفبا:

۷۴ نظر موافقین ۷ مخالفین ۱ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۲۴
اَسی ...

چرا؟؟؟؟ نه واقعا چرا؟؟؟

آیا سری رو که درد نمیکنه دستمال میبندن؟؟؟

قدیما یه رسم خیلی قشنگی وجود داشته که اجداد ما آخرین شب چهارشنبه ی سال رو جشن میگرفتن و آتش برپا میکردن و واسه سلامتیشون دعا میکردن

اما متاسفانه امروزه، ما این رسم رو تحریف کردیم و اونو تبدیل به یه جنگ کردیم :|

چرا باید به خاطر یه شادی غیر استاندارد، خودمون و عده ای رو دچار مشکلات گاهی جبران ناپذیر کنیم؟؟؟

خارجیا واسه شادیشون مثلا جشن گوجه فرنگی برپا میکنن و به سمت هم گوجه فرنگی پرت میکنن، چرا ما باید بخاطر شادی، از بمب و نارنجک استفاده کنیم؟؟؟ اینا ابزاری هستن که تو جنگ به کار میرن نه تو جشن!!!

اگه خارجیا بدونن که ما تو آخرین شب چهارشنبه ی سالمون چه اغتشاشی تو جامعه به پا میکنیم به عقلمون شک میکنن...

یه پیام تبلیغاتی برام اومده مبنی بر این که: خود را برای چهارشنبه سوری بیمه ی حوادث کنید!!!

این اوج حماقت یه نفر و میرسونه که دستی دستی خودش و به کشتن بده، خیالشم راحت باشه که من بیمه ام :|

واسه شاد بودن، راه های خیلی بهتری هم هست، یه کم فکر کنیم...


پ ن1: فردا آخرین مهلت شرکت در چالش هست، لطفا به دوستانتون هم اطلاع بدید

پ ن2: عنوان کاملا ساخته ی خودم هست، همین الآن یهویی :) در صورت کپی برداری، پیگیری قانونی خواهد شد :/

۱۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۵۵
اَسی ...