طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

اینا رو نگفتم که حالا بیاید بگید!

يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۱۷ ب.ظ

در راستای ابهام زدایی این پست و کامنتم در این پست (از آخر هفتمی) باید بگم امروز تولدمه. که مقارن شده با تولد امام رضا. پارسال تولدشون مشهد بودم.

امسال قصد داشتم برخلاف سالهای قبل، برای تولدم جشن بگیرم و دوستامو دعوت کنم بریم کافی شاپ. که با رفتن مادربزرگم کنسل شد. دیگه رو پروفایل تلگرامم هم نذاشتم و اینجا هم چیزی نگفتم.

بعد دیدم خیلی گناه دارم. تصمیم گرفتم تنهایی برم واسه خودم تولد بگیرم. عصر رفتم کافی شاپ. به آقایی که اومد سفارش بگیره گفتم کیک مناسب تولد دارید؟ گفت تولدتونه؟ گفتم بله. گفت واسه تولد که نه اما کیک معمولی تزئین نشده داریم اگه میخواین یه دونه برش نزده اش رو براتون بیارم فقط مهموناتون چند نفرن؟ گفتم تنهام. گفت کیکامون برای یه نفر بزرگن، مشکلی نیست؟ گفتم پس همون یه برش کیک برام بیارید. سفارش رو گرفت و رفت. منم منتظر نشستم. یه مدت گذشت و نیومد. گوشیم زنگ خورد. مشغول حرف زدن بودم و همچنان منتظر یه برش کیکم. مکالمه تلفنیم تموم شد و هنوز سفارشم رو نیاورده بودن. کلافه شدم و خواستم برم ببینم چی شد پس. که یهو صدای موزیک به تولد تولد تغییر کرد و دیدم چند نفر دست و جیغ و سوت زنان دارن میان و تولدت مبارک میخونن. کنجکاو شدم ببینم کیه که روز تولدش با من یکیه! همه مشتریای کافی شاپ هیجان زده به این گروه نگاه میکردن و دست میزدن. یهو دیدم کیک شکلاتیشون رو گذاشتن رو میز من! با خودم گفتم نکنه یکی از دوستام ... هرچند خیلی بعیده! نه... هیچکدوم از اون افراد که داشتن با لبخند دست میزدن رو نمیشناختم! نمیدونستم باور کنم برای منه یا اینکه سوتفاهم شده! که چهره گارسون رو بینشون شناختم. با دهانی باز مانده از تعجب نگاهش کردم. اومد جلو و با لبخند گفت: بفرمایید خانم اینم سفارش شما :)


عنوان: توهمات یک تولد ندیده

(نویسنده روز تولدش را در قبرستان گذراند درحالی که همه خانواده گریه میکردند)


+ قسمت آخر این پست رو گذاشته بودم برای امروز

حدس زدم شش نفر تولدم رو یادشون باشه و منتظر تبریکشون بودم. پنج تا از دوستای واقعی و یک دوست مجازی. این عدد به پنج تقلیل پیدا کرد. یکی از دوستای دنیای واقعیم که همیشه یادش بود امسال یادش رفت. و دیگر هیچ کسی یادم نکرد...

ب.ن:البته اینم بگما! که همون پنج تا تبریک می ارزید به همه تبریکای دنیا! دونفرشون که علاوه بر تبریک امروز، به محض آغاز ماه تیر برام کلیپ تولد فرستادن! یه نفرشون دقیقا ساعت صفر روز 23 تیر تبریکش رو فرستاد. و اون دوست مجازی هم کلی ذوق زده ام کرد ^_^

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۲۳
اَسی ...

نظرات  (۹)

عه عه تولدت بود؟ من نمی‌دونستم!
تولدت مبارک، الهی صد ساله بشی و این صحبت‌ها :)
دلت شاد و تنت سلامت عزیزم :*
پاسخ:
:)
مرسی فرشته :*
همچنین تو
۲۳ تیر ۹۸ ، ۲۲:۳۵ محسن رحمانی
تولدتون مبارک.
پاسخ:
ممنون
:)))))
پاسخ:
:)
۲۴ تیر ۹۸ ، ۰۰:۴۵ ستاره‌ی آبی
سلام تولدت مبارک . با این که نمیشناسمت و اولین باره وبلاگت رو میخونم ولی میخوام تبریک بگم بهت و امیدوارم سال جدید زندگیت پر از سلامتی و برکت و عشق باشه:)
پاسخ:
سلام :)
خیلی خوش اومدی
متشکرم ستاره ^_^
۲۴ تیر ۹۸ ، ۰۷:۰۷ محبوبه شب
پیرو تیتر باید بگم که..
امروز میرم حرم کلاس دارم
ان شاءالله اولین سلامو به نیابت از تو و برای برآورده شدن حاجاتت، پیشکش آقا می کن.. باشد که بپذیرن..

تولدت مبارک دوست قد بلند و خوش خنده من 🌹🌹🌹
پاسخ:
وای مرسی محبوبه ی مهربون و خوش زبونم ^__^
الهی خیر ببینی دختر :***
مگه دوازده ماه پیش که تولدتون نبود؟؟؟!!!!!!

دوباره شد؟؟
چه عجیب

باز خوبه از من و امثال من توقع ندارید یادمون باشه :)))))
پاسخ:
بله 😒

از شما که کلا ناامیدم! :)))))
مبارکککک :)
پاسخ:
ممنون :))
۲۴ تیر ۹۸ ، ۲۰:۰۱ صخره نورد
تولدتون مبارک، ان شالله همیشه سلامت و دلشاد باشید و همیشه خیر و صلاحتون هم مسیر با آرزوهاتون باشه و به همشون برسید :)
پاسخ:
متشکرم :)
چه دعای قشنگی ^_^
الهی در حق خودت هم اجابت بشه
آمین
۲۵ تیر ۹۸ ، ۱۶:۱۷ صخره نورد
ان شالله با دعای خیر شما, ممنون :)
پاسخ:
ان شاءالله :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">