بعدشم نشست از موانع ازدواج گفت
چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۴۰۰، ۰۱:۵۷ ق.ظ
طرف اومده بود محل کارم
گفت تو باید همسن دخترم باشی، متولد سال فلان (ده سال کمتر از سنم)
گفتم نه من بزرگترم
گفت پس باید متولد فلان باشی (شیش هفت سال کمتر از سنم)
گفتم نه بیشترم
ابروهاش رو برد بالا و گفت خوب موندی! مجردی؟
گفتم بله
گفت پس فلان ساله ای (سه چهار سال کمتر از سنم)
خندیدم و گفتم بیشتر
دیگه رررددد داد و گفت چرا ازدواج نمیکنی؟ شوهر کن برو دیگه منتظر چی هستی؟
گفتم چشم!
منتظر صدور دستور جنابتان بودیم -_-
۰۰/۰۷/۱۴
XDDD