طلوع من
کلبه کوچولوی من
خانه
سرآغاز
تماس با من
درباره من
طلوع من
کلبه کوچولوی من
نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون
دنبال کنندگان
+۲۰۰ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
آه ...
۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
...
طبقه بندی موضوعی
میهمان های تصویری
(۱۴)
خاطرات شنا
(۶)
سوژه شدن در رادیوبلاگیها
(۶)
تاکسی سوار
(۹)
بچه هایم
(۷)
بایگانی
اسفند ۱۴۰۳
(۲)
بهمن ۱۴۰۳
(۱)
دی ۱۴۰۳
(۱)
آذر ۱۴۰۳
(۱)
مهر ۱۴۰۳
(۱)
شهریور ۱۴۰۳
(۴)
مرداد ۱۴۰۳
(۲)
فروردين ۱۴۰۳
(۱)
آذر ۱۴۰۲
(۲)
مهر ۱۴۰۲
(۱)
خرداد ۱۴۰۲
(۱)
اسفند ۱۴۰۱
(۱)
بهمن ۱۴۰۱
(۱)
دی ۱۴۰۱
(۲)
آذر ۱۴۰۱
(۱)
آبان ۱۴۰۱
(۱)
مهر ۱۴۰۱
(۱)
شهریور ۱۴۰۱
(۱)
مرداد ۱۴۰۱
(۱)
تیر ۱۴۰۱
(۱)
خرداد ۱۴۰۱
(۲)
ارديبهشت ۱۴۰۱
(۱)
اسفند ۱۴۰۰
(۱)
بهمن ۱۴۰۰
(۱)
دی ۱۴۰۰
(۲)
آذر ۱۴۰۰
(۴)
آبان ۱۴۰۰
(۵)
مهر ۱۴۰۰
(۴)
شهریور ۱۴۰۰
(۱)
مرداد ۱۴۰۰
(۱)
تیر ۱۴۰۰
(۳)
خرداد ۱۴۰۰
(۲)
ارديبهشت ۱۴۰۰
(۱)
فروردين ۱۴۰۰
(۱)
اسفند ۱۳۹۹
(۴)
بهمن ۱۳۹۹
(۴)
دی ۱۳۹۹
(۲)
آذر ۱۳۹۹
(۳)
آبان ۱۳۹۹
(۴)
مهر ۱۳۹۹
(۴)
شهریور ۱۳۹۹
(۷)
مرداد ۱۳۹۹
(۱۰)
تیر ۱۳۹۹
(۶)
خرداد ۱۳۹۹
(۲)
ارديبهشت ۱۳۹۹
(۵)
فروردين ۱۳۹۹
(۳)
اسفند ۱۳۹۸
(۵)
بهمن ۱۳۹۸
(۴)
دی ۱۳۹۸
(۴)
آذر ۱۳۹۸
(۷)
آبان ۱۳۹۸
(۸)
مهر ۱۳۹۸
(۹)
شهریور ۱۳۹۸
(۴)
مرداد ۱۳۹۸
(۱۲)
تیر ۱۳۹۸
(۸)
خرداد ۱۳۹۸
(۴)
ارديبهشت ۱۳۹۸
(۹)
فروردين ۱۳۹۸
(۱۲)
اسفند ۱۳۹۷
(۹)
بهمن ۱۳۹۷
(۱۲)
دی ۱۳۹۷
(۱۱)
آذر ۱۳۹۷
(۱۰)
آبان ۱۳۹۷
(۶)
مهر ۱۳۹۷
(۱۳)
شهریور ۱۳۹۷
(۱۴)
مرداد ۱۳۹۷
(۱۱)
تیر ۱۳۹۷
(۱۲)
خرداد ۱۳۹۷
(۳)
ارديبهشت ۱۳۹۷
(۴)
فروردين ۱۳۹۷
(۸)
اسفند ۱۳۹۶
(۳)
بهمن ۱۳۹۶
(۷)
دی ۱۳۹۶
(۱۴)
آذر ۱۳۹۶
(۱۰)
آبان ۱۳۹۶
(۶)
مهر ۱۳۹۶
(۱۳)
شهریور ۱۳۹۶
(۱۰)
مرداد ۱۳۹۶
(۱۲)
تیر ۱۳۹۶
(۱۳)
خرداد ۱۳۹۶
(۱۷)
ارديبهشت ۱۳۹۶
(۱۱)
فروردين ۱۳۹۶
(۱۵)
اسفند ۱۳۹۵
(۱۸)
بهمن ۱۳۹۵
(۱۲)
دی ۱۳۹۵
(۱۶)
آذر ۱۳۹۵
(۱۸)
آبان ۱۳۹۵
(۱۸)
مهر ۱۳۹۵
(۱۵)
شهریور ۱۳۹۵
(۱۷)
مرداد ۱۳۹۵
(۲۱)
تیر ۱۳۹۵
(۲۱)
خرداد ۱۳۹۵
(۲۶)
ارديبهشت ۱۳۹۵
(۲۳)
فروردين ۱۳۹۵
(۲۰)
اسفند ۱۳۹۴
(۲۷)
بهمن ۱۳۹۴
(۲۳)
دی ۱۳۹۴
(۲۳)
آذر ۱۳۹۴
(۱۵)
آخرین مطالب
۰۳/۱۲/۲۳
این خانه اجاره ای نیست!
۰۳/۱۲/۲۱
دنیای یخ زده
۰۳/۱۱/۰۳
دلم از دنیا گرفته، شب من مهتاب نداره
۰۳/۱۰/۰۸
راستی چرا میگیم برق رفت ولی نمیگیم آب رفت؟
۰۳/۰۹/۲۳
نُه سالگی
۰۳/۰۷/۱۶
خیلی بی انصافیم ما
۰۳/۰۶/۱۶
چی فکر میکردیم چی شد
۰۳/۰۶/۰۷
درد زایمانی که به دنبالش تولدی نیست
۰۳/۰۶/۰۵
کاش واقعا معجزه بشه
۰۳/۰۶/۰۲
کابوس بیداری
آخرین نظرات
۲۵ دی ۰۳، ۰۸:۵۹ - آقای من
چون برق میره، اما آب میاد،، نمیره
۱۲ دی ۰۳، ۰۷:۱۵ - فرشته ...
ما هم آب قطعه و هم آب رفته رو استفاده میکنیم.
۲۹ آذر ۰۳، ۱۳:۳۶ - مسافر .
سلام و ادب مبارکش باشه که همیشه چراغش روشن بوده ...
۲۵ آذر ۰۳، ۱۰:۲۷ - پیچند
تولد وبلاگت مبارکمون باشه 😍
۲۳ آذر ۰۳، ۱۱:۱۴ - مهدیار (مترسک)
آخی چه قشنگ 😍 مبارک باشه 🎂
۲۳ آذر ۰۳، ۰۹:۲۴ - بهارنارنج :)
چقدر جالب چقدر مشترک اخه منم روز جشن تکلیفم صدای مرغ در آوردم🤣🤣🤣🤣
۲۳ آذر ۰۳، ۰۴:۲۹ - شبکه اجتماعی ویترین
سلام ایام به کام دعوت می کنم برای ...
۲۲ مهر ۰۳، ۱۹:۵۳ - Miss Williams
خداهم که فقط خواسته های خاله زنکی ...
۱۷ ارديبهشت ۰۳، ۲۱:۲۶ - یک آدم معمولی
سلام یعنی چی نمیذارم کسی صاحبت بشه؟ مگه ازدواج نکردی؟
۲ فروردين ۰۳، ۲۳:۱۶ - مسافر .
ولله الحمد
پیوندهای روزانه
بلاگر بودن یعنی... (شباهنگ)
بیایید دایناسور باشیم (لافکادیو)
پیوندها
جنسیت سوم (بانوچه)
جای خالی را پر کنید
چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۲:۴۱ ب.ظ
دلم تنگ است برای روزهایی که .....
۴
۰
۹۷/۰۲/۱۲
اَسی ...
نظرات
(۱۷)
۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۲۵
گم نام
دلم تنگ است برای روزهایی که گمنام کامنت میذاشت ایراد از معلم بچه های حلقه است
پاسخ:
واقعا؟؟! =)))
۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۷:۰۷
یک آشنا
بچه بودیم و غمی نداشتیم جز ندیدن فلان کارتون :|
پاسخ:
آی گفتی! :)
۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۷:۳۱
ام اسی خوشبخت
نیامده :)
پاسخ:
عجب! o_O
۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۸:۱۶
Va hid
که هرگز تکرار نمی شوند!!!!
پاسخ:
!!
۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۲۲
ح. شریفی
دلم تنگ است برای روزهایی که ...
یگانه آرزویم بزرگ شدن بود.
😊
پاسخ:
:-)
۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۳۹
لمس بوسه
که ... انتظار ِ بزرگ شدن را میکشیدم
پاسخ:
...
۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۰۳
بهارنارنج :)
نمی فهمیدم درد چیه دلتنگی چیه:)
پاسخ:
اوهوم...
۱۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۱:۵۴
روزهـا ..
برای روزهایی که.. فراموششون کرده ام!
یا شاید هم روزهایی که.. نیومده...
پاسخ:
عجیبه!
۱۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۲:۰۰
روزهـا ..
خودتون جای خالی رو پر نمیکنید؟
پاسخ:
پدر داشتم و...
۱۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۷:۲۲
مرتضی
با بچه ها تو کوچه بازی میکردم ...
پاسخ:
وای که اگه اون روزا برمیگشت...
۱۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۳۳
لا نتوری
اصلا جواب کامنتت نابودم کرد
پاسخ:
الآن دیگه منهدم شدین؟!
۱۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۳:۳۴
لا نتوری
اوهوم
پاسخ:
خدایتان بیامرزد :دی
۱۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۴:۴۸
محسن رحمانی
:)
پاسخ:
:)
۱۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۴:۵۴
لا نتوری
اینجوریاست ؟؟
با اجازه من جواب پست شما را از نو میگم
دلم تنگ است برای روزهایی که ... شما را نمیشناختم :)))))))
پاسخ:
همینجوریاست!
من که اجازه ندادم!
اون موقع هیچی از زندگی نمیدونستین :-d
۱۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۰۱
محسن رحمانی
ادامه متن بودا .
پاسخ:
روزهایی که :) ؟؟
۱۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۰۶
لا نتوری
Oـــo
بالاخره که شما پست میذاری همراه با عکس
نوبت منم میشه
پاسخ:
فکر کردین میترسم؟ اتفاقا گذاشتم! همین بالا :)))
۱۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۱۲
محسن رحمانی
روز هایی که لبخند میزدم .
پاسخ:
لبخند بزنید :)
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!