این داستان: تبهکار شدن!!
در تمام عمرم هیچوقت امتحان open book یا امتحانی که سوالاتش رو از قبل بدونم نداشتم، همیشه فقط از دیگران شنیدم که چنین امتحانایی هم وجود داره! و حسرتش برای ما مونده فقط...
اما امروز ما نیز تجربه کردیم که یه وقت خدای ناکرده آرزو به دل نمرده باشیم :دی
اون کلاس غیرمجازم که یادتونه؟ :))
امروز امتحان تئوریش بود!
مربیمون از قبل سه تا نمونه سوال بهمون داده بود و گفته بود دوتاشون عینا همون سوالای امتحانن! یه نمونه دیگه هم برای احتیاط گفت بخونیم چون یه بار اون سوالا تو امتحان اومده بوده.
بنده از آنجا که بسیار سرخوش تشریف دارم اون نمونه سوال احتیاطی رو که اصلا نخوندم! از بین دوتای دیگه، یکیشونو دوبار خوندم، یکی دیگه رو هم حوصله نداشتم بخونم و فقط یه نگاه سرسری انداختم!! لازمه بگم سوالا تستی بودن و حفظ کردن گزینه ی درست چندان زحمتی نداشت!!
مربیمون گفته بود امکان نداره سوالای امتحان خارج از این نمونه ها باشه، اما اگه احیانا فرق داشت به مراقبینتون بگید با من تماس بگیرن تا بیام و یه جوری باهم تستا رو بزنیم!! بعدم توصیه کرده بود که زود از جلسه بلند نشیم تا بهمون شک نکنن! و اینکه نمونه سوالا رو با خودمون نبریم چون قبلا از بچه ها گرفته بودن و قضیه لو رفته بوده! از تو نمونه سوالا هم چند تا سوالو حذف کرده بود که ما همه ی سوالا رو نداشته باشیم و نمره کامل نگیریم که تابلو نشه!!
من اما با کمال خونسردی نمونه سوالا رو گذاشتم تو کیفم، کیفمو با خودم بردم سر جلسه ی امتحان و گذاشتم رو پام، زیپ کیفم هم باز بود!!! تا این حد شجاعم من!!! :دی
از خصوصیات امتحانایی که تو فصل سرد برگزار میشه اینه که مثل بقیه امتحانا درش سکوت برقرار نیست، بلکه موزیک متن داره!! به طوری که از هر نقطه، افراد با رعایت نوبت، به بالا کشیدن آب بینیشون میپردازن =))))
و حالا سوالاتی که در امتحان اومده بود:
از اون نمونه ی 33 سوالی که من دوبار خونده بودمش 20 سوال اومد!! از اون یکی نمونه 33 سوالی که من سرسری نگاه کرده بودم 5 سوال اومد!! و از نمونه احتیاطی 40 سوالی هییچ سوالی نیومد! 5 تا سوال دیگه هم بود که ما نخونده بودیم، احتمالا جزو سوالاتی بودن که مربیمون از نمونه سوالا حذفشون کرده بود که آبروشون حفظ بشه :)))
تازه با چنین اوضاع خوش خوشانی، من و دوستم نفری یه سوال به هم رسوندیم حتی!! :دی
دیگه چه شود!!! :))))
از بس امتحانش مهم بود ازمون امضا و اثر انگشت هم گرفتن!! :دی
دوستم ازم پاک کن گرفت و به این بهونه خواست سوال بپرسه، پسر کناریش هم الکی گفت پاک کن میخواد که بتونه با پشت سریش حرف بزنه! و خلاصه پاک کن من هی دست به دست میشد و ابزاری شده بود برای تقلب!! (استغفرا...)
خلاصه امتحان به خوبی و خوشی تموم شد و حاصلش برای من، پاک کنی بود که اثر انگشت هایی آبی روش به جا موند...
امضاء: یک عدد خلافکار حرفه ای پر شانس شب دیرخوابیده ی صبح خواب مانده ی صبحانه نخورده ی دوان دوان یک سربالایی تند را به سمت امتحان رفته ی به نفس نفس افتاده ی هوای سرد مضاعف به ریه وارد کرده ی آب بینی راه افتاده ی دیر به جلسه رسیده ی مثل بچه تنبلا جلوی در نگه داشته شده ی مورد دید همه ی حاضرین در جلسه واقع شده :|||||
+ امضا طولانی کلاس داره! هر چه پیچیده تر، امکان جعل کمتر :-P
و ما باکلاسیم :دی
++ الآن شمردم دیدم 24 بار کلمه ی "سوال" و 14 بار کلمه ی "امتحان" رو نوشتم! که البته با این خط به هر کدومشون یکی اضافه شد o_O
+++ در آخر اوصیکم به روزه گرفتن در فردا، 17 ربیع الاول، چرا که بسیاااااار توصیه شده و ثواب یک سال روزه رو داره و یکی از اون چهار روزیه که درتمام سال به فضیلت روزه ممتازه! تعطیل هم که هست راحت میتونید بهره ببرید :)
تازه روزها هم الآن کوتاهه ;)