طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

۱۳ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

کی می دونه اسم این گیاه چیه؟



۱۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۶ ، ۱۲:۱۹
اَسی ...

رهایی

گاهی

چون سقوط است...

تازه میفهمی

اسارت هم

برای خودش

لذتی داشت!

موافقین ۹ مخالفین ۳ ۰۲ تیر ۹۶ ، ۰۰:۰۰
اَسی ...

امروز که دستش رو گرفته بودم، تو ذهنم یهو خواستم ببوسمش

اما روم نشد

گفتم حالا وقت زیاده!

شاید وقتی عروس شدم، بعد از خوندن خطبه عقد این کار رو کردم

اما شاید یه کم کلیشه ای باشه

شاید هم غرورم اجازه نده

...


امشب که روی صندلی نشسته بود، رفتم پایین پاش نشستم

دستم رو گذاشتم رو پاش

دستش رو گذاشت رو دستم

گفت:

"دستم خیلی درد میکنه"

سرم رو بردم پایین

دستش رو بوسیدم

برای اولین بار!


منتظر بودم ببینم عکس العملش چیه!

اما اصلا به روم نیاورد

خوشحال بودم

بالآخره موفق شدم

تونستم :)


اما

درمورد پدرم

این آرزو به گور رفت...



پ.ن: این حسن رو از خودتون دریغ نکنید!

۱۷ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۶ ، ۰۰:۵۷
اَسی ...