طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

غافلگیری با گل و قهوه و شنیدن خبر نامزدی

دوشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۹، ۰۴:۰۷ ق.ظ

۱- در فصل گل، یکی از مراجعه کنندگان به محل کارم، برایم یک شاخه گل هدیه آورد. از این کارش بسیار شگفت زده شدم و تصمیم گرفتم من هم این حس خوب را انتقال دهم و به چند تن از همکارانم گل هدیه دادم.

 

۲- امروز آقای همکار در یک حرکت غیرمنتظره، برای خودش و من قهوه خرید. پس از آنکه قهوه را نوشیدم و دیگر اثری از آثارش نمانده بود، آمد و گفت: دور ریختی‌اش؟

گفتم: این چه حرفی است؟ چرا باید دور بریزم آخر؟!

گفت: مطمئن؟

گفتم: آری

 

۳- دختر همسایه مرا در کوچه دید و پرسید: نامزد کرده ای؟

گفتم: نه! چه کسی چنین حرفی زده؟

گفت: پدرم با قطعیت می‌گوید نامزد کرده‌ای! هر چه من کتمان کردم زیربار نرفت. تا جایی که میخواستم تماس بگیرم و از خودت بپرسم!

(در ذهنم علامت سوال بزرگی به وجود آمد که چرا به فاصله کمی باید دو نفر چنین سوالی از من بپرسند؟ آخر من نه با هیچ انسان مذکری بیرون رفته ام، نه هیچ فرد مشکوکی به منزلمان رفت و آمد داشته، و نه حتی خواستگار جدیدی داشته ام که این جریان را از چشم او ببینم و به تبعش، یک کلاغ چهل کلاغ را گردن او بیندازم.)

گفتم: شاید پدرت، پسر همسایه را که هفته پیش عروسی کرد، با ما اشتباه گرفته باشد

گفت: نه او تاکید داشت «دختر فلانی» نامزد کرده!

گفتم: نه اشتباه می‌کند

گفت: برادرت نامزد نکرده؟

گفتم: نه

گفت: دخترخاله ات چطور؟

گفتم: در کلِ خاندان ما هیچ کسی نامزد نکرده و کلهم جمیعاً همه مجرد هستیم

گفت: پس یعنی نامزد نکرده ای دیگر؟

گفتم: تا جایی که من میدانم خیر، ولی شاید پدرتان اطلاعات دقیقتری داشته باشند!

(ملت به زور می‌خواهند ما را شوهر بدهند! باید از این به بعد یک پلاکارد به دست بگیرم و رویش بنویسم «یک مجرد» و در بیوگرافی پیام رسان هایم هم درج کنم: من مجرد هستم)

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۹/۰۵/۲۷
اَسی ...

نظرات  (۹)

مورد آخر میدونی چرا اینو گفته ؟!

به احتمال زیاد یکی می آید همین روزها و یا شاید بعد ماه محرم و صفر ولی می آید

 

پدرش چرا این را گفته ؟!

احتمالا جناب پدر خواستگار یا خود خواستگار از پدر دختر همسایه  یا همسایگان محل کار ایشون سوالاتی از

تو و خانواده ات پرسیدند :)

و پدر ایشان گمان برده خبرهای شده یا در شرف اتفاق افتادن است :)

به فال نیک بگیر روله :)

ایشالا بزودی عروس بشی 🙏❤ و خوشبخت 🙏

 

 

+

 

قهوه رو چرا اینجور همکارت گفته متوجه نشدم 🤔

 

سلام

وقتت خوش ای دوست شاعر و سخن پارسی گوی ما ❤

پاسخ:
اتفاقا وقتی خواست بره گفت ایشالا زبون پدرم سبکه و بعد از محرم و صفر نامزد می‌کنی!
نگرانی من از اینه که نکنه خودشون خواستگارن که اینقدر پیگیر بودن بفهمن نامزد کردم یا نه!

عزیزم الهی خبر عروسی تو رو بشنوم ❤
+
چون بسی تلخ بود!

سلام
مرسی واران جانم :*
چقدر ذوق کردم از خط آخر کامنتت ^__^
۲۷ مرداد ۹۹ ، ۰۸:۴۱ محسن رحمانی

سلام 

حالا چرا این سبک نوشتید ؟کتابی نوشتید؟و مقداری هم به سبک دوران شعرا؟

حتما روزی که با وشون رفتید بیرون و ملخه مزاحم شد شما نرفتید دیده اند شما را:دی

پاسخ:
سلام
انتخاب نوع سبک نوشتن، سلیقه ای است دیگر.
اوشون خانواده بودن!

حالا مطمئنی نامزد نکردی؟

 

پاسخ:
کم کم دارم شک می‌کنم o_O

1. کلا هدیه دادن حس خوبی داره...

 

2. یه کم با طمأنینه مینوشیدین خب! :))

 

3. شمام اتک میزدین بهش..

میگفتین اتفاقا منم راجع ب خودت شنیدم ک نامزد کردی! -_-

البته اگه مجردن! :)

پاسخ:
۱. همینطوره
۲. خیلی با طمأنینه بود اتفاقاً!
۳. دو تا بچه داره •_•
۲۷ مرداد ۹۹ ، ۱۱:۰۱ کنت ویلیام

اقا چرا من فکر میکردم تو ازدواج کردی؟:///:دییی

پاسخ:
اَی خِداااا :/
۲۷ مرداد ۹۹ ، ۱۷:۰۶ مترسک ‌‌‌‌‌

ما یه همسایه نزدیک محل کارمون داریم که این بندهٔ خدا، زرتشتیه بعد این همکار ما یه اصرار عجیبی داره بهش بگه «حاج آقا» و هر چی‌ام بهش میگیم بابا این اصلاً مسلمون نیست تا بخواد حاجی باشه ولی باز دفعهٔ بعدی که می‌بیندش میگه «سلام حاج آقا»!

خلاصه خواستم بگم کلاً یه عده اصرار دارن اون جوری که دوست دارن، ببیننت! زیاد سخت نگیر ;)

پاسخ:
البته حاج آقا رو برای احترام میگن، چه طرف حاجی باشه چه نباشه. یا به یکی بگی پدر جان، پدرت که نیست ولی از روی احترام میگی.
اما اگه به یه مجرد بگی متاهل انگار به یه آقا گفتی خانم! نمیشه که -_-
۲۷ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۲۲ مترسک ‌‌‌‌‌

آخه این همکار ما کلاً متوجه تفاوت دین نیست و فکر می‌کنه همهٔ ادیان حج رو دارن :))

پاسخ:
عجب :))
۲۷ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۵۶ عاشق بارون... ⠀

کم مونده بود بگه مطمئنی نامزد نکردی؟ شاید نامزد کردی یادت نیست‌ها! :|

پاسخ:
همینطوره که میگی :|

محتمله بعید نیست اینی که گفتی میخواسته زیر زیرکی آمارر بگیره اصلا

حالا یا برای خانواده خودش یا خواستگار احتمالی این داستان :))

هر چی هست ایشالا خیری توش باشه ❤🙏

 

+

 

مرسی مرسییی ^__^

:**

 

 

+++

آها از اون لحاظ که تلخ بوده ؛)

گفتم خدایا چرا ؟!:))

 

 

++++

عزیزی ❤😘

واقعیت رو گفتم دیگه :)

ایشالا همیشه حالت پر از ذوق و شوق باشه :)

 

 

 

+++++

کامنت بانوچه فقط :)))

خیلی خوب بود :دی

 

 

سلام و عرض صبح بخیر خدمت رفیق قدیمی خودم :)

روزت بخیر و شادمانی ❤❤❤

مواظب خودت باش ❤😘

پاسخ:
ممنونم :)

+
🌹❤

+++
آره، خودش هم اومده بود دنبال قند می‌گشت :دی

++++
الهی تو هم همیشه تنت سلامت باشه و دلت خوش :)

+++++
:)))


سلام دختر سحر خیز، صبح شمام بخیر رفیق جانم :*
مرسیی همچنین شما عزیزم ^_^
یه دونه واران که بیشتر نداریم 😊


راستی اون ناشناس من بودم 😉

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">