طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

که عشق آسان نمود اول، ولی...

شنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۲:۵۲ ق.ظ

اصلا گور پدر هر چه خیر و مصلحت و آینده است!

وقتی دو نفر میخواهند به هم برسند، بگذار برسند!

تهش این است که میفهمند نمیشود و جدا میشوند دیگر. غیر از این است؟

به ما چه که انتهای این راه بن‌بست است!

به ما چه که آن دو از زمین تا آسمان فرق دارند!

تا بوده همین بوده! آدمی تا خودش تجربه نکند، درس نمیگیرد.

وقتی با گذشت چند سال و با وجود ازدواج، هنوز بگویند: «نگذاشتند که ما به هم برسیم»

وقتی هر چه بگویی و دلیل بیاوری به خرجشان نرود که نرود؛

بگذار به سنگ بخورد سری که درد میکند برای عشقی کورکورانه

لااقل اگر اشکی هست از روی ندامت باشد، نه از داغ هجران...

دلشکستگی علتش تاوان اشتباه باشد، نه حسرتِ نرسیدن...

بگذار دلشان خوش باشد به عشق

بگذار بچشند طعم وصال را

هر چه بادا باد

گور پدر فرداها

موافقین ۵ مخالفین ۱ ۹۹/۰۲/۰۶
اَسی ...