طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

چه خبر؟ فقط آش!

شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۰۲ ب.ظ

از صبح بیرون بودم. نیم ساعتی میشه که برگشتم.

به محض اینکه پامو گذاشتم تو خونه یکی زنگ در رو زد! رفتم دیدم آش آوردن.

چند دقیقه بعد تلفن زنگ خورد. برداشتم گفتن خونه نبودین ما آش آوردیم! گفتم نه کسی خونه نیست منم تازه رسیدم. گفتن خب الآن میاریم.

گوشی رو قطع کردم زنگ در رو زدن. رفتم و آش رو گرفتم.

چند دقیقه بعد زنگ در به صدا دراومد. رفتم دیدم همسایه میگه چند تا ظرف یه بار مصرف دارین؟ یکی براش بردم. گفت دیگه ندارین؟ گفتم یکی هست که توش آشه! میخواین خالیش کنم؟ گفت نه فعلا! بعدا اگه داشتین برامون بیارین.

چند دقیقه بعد تلفن زنگ خورد. همسایمون بود و میگفت شما آش آوردین؟ گفتم نه همسایه ها آوردن. گفت من خونه نبودم فکر کردم شما آوردین.


یعنی انگار همه منتظر من بودن! صبر نمیکنن پام برسم به خونه! هی زنگ پشت زنگ! و آشه که از در و دیوار میباره!

الآن هم که در حال نوشتن این پستم یکی زنگ خونه رو زد و دوباره آش :|


موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۱۶
اَسی ...

نظرات  (۱۳)

۱۶ دی ۹۶ ، ۱۴:۰۶ دیوانه ...
مناسبتی هست ?!
پاسخ:
نه!
اون آش که تو ظرف یکبار مصرفه بخاطر بارش بارونه. قبلا تو این پست بهش اشاره کردم
۱۶ دی ۹۶ ، ۱۴:۲۵ محبوبه شب
گشنم شد مخصوصا با دیدن ظرف سمت راستی (یکی از اون دوتای بالا) :/ 
کوفتت نه ببخشید نوش جونت 😒
پاسخ:
اون سوپ شیر (جو و قارچ) هست 😋

مرسی :|
۱۶ دی ۹۶ ، ۱۵:۰۵ محسن رحمانی
خخخخخخخخ
سلام آشخور:دیییی
پاسخ:
سلام پیشکسوت :دی
چه جور دلت میاد اصلا دلت اومد این همه آش رو بذاری اینجا و دل ما رو کباب کنی و به ما آش ندی بی رحم :|:(


نوش جان :)
نذری بود احیانا ؟:)
آخ آخ دلمون کباب کردی انصافا :|
با احساسات ما بازی نکن خو :|
گناه داریم :)

پاسخ:
بفرمایید آش :))

مرسی :)
فقط یکیشون برای بارش بارون بود

منم الآن هوس کباب کردم! چرا اینقدر بی رحمی؟ :دی
۱۶ دی ۹۶ ، ۱۷:۵۸ هاژ محمود
سلام

الان اینایی ک فرمودین خوبن یا بد؟! 
(تفکر)
پاسخ:
سلام
بیشتر عجیبن!
۱۶ دی ۹۶ ، ۲۰:۵۶ بیست و دو
وای دلم خواست اسی:(
پاسخ:
الهی... :)
واسه تو که پختنش کاری نداره کدبانو ;)
۱۶ دی ۹۶ ، ۲۰:۵۸ بیست و دو
امروز روز خاصی بود مگه همه همسایه هاتون آش پختن؟
پاسخ:
نه! فقط همه متفق القول هوس آش کردن! :|
۱۶ دی ۹۶ ، ۲۳:۵۲ دیوانه ...
من الآن شام نخوردم 
اگ شب کابوسی دیدید دیگ به من یکی ربطی نداره :|
پاسخ:
:)))
شما هم اگه کابوس دیدید به من ربطی نداره :دی
۱۷ دی ۹۶ ، ۰۰:۲۱ دیوانه ...
منظور این آش ها و قار و قور شکم ما و کابوس شما 
:|
پاسخ:
ما که شکممون سیره و خواب آرومی داریم! شمایید که کابوس آش میبینید ولی هر چقدر تلاش میکنید نمیتونید بخورید و هر چی به سمت آش میرید ازتون دورتر میشه :-d
۱۷ دی ۹۶ ، ۰۱:۰۶ پیمان کرامتی
عجب
بزارین تو فریزر پس واسه بعدا
پاسخ:
دوتای بالایی تموم شدن! :))
حلالت نمیکنم دختر:)) آخ که دلم ضعف رفت و بدجور هوس آش کردم:)
+نوش جان:)
پاسخ:
حلالم کن :))
آش که اونقدرام هوس انگیز نیست! :)
ممنونم ^_^
۱۸ دی ۹۶ ، ۰۸:۰۳ دیوانه ...
دیدید فرشته خانم هم گفتن دلمون ضعف رفت
چرا خیلیم هوس انگیزه :| عجبااا
پاسخ:
پس چرا من اینطور فکر نمیکنم؟ :))
اونوقت این همه آش ب چ مناسبتی؟؟
تو این تاریخی ک پستتونو نوشتین هیچ مناسبتی نداشتیم!
پاسخ:
به هیچ مناسبتی :|
تعجب من هم از همین بود دیگه o_O

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">