همین الآن یهویی قدم به دنیا گذاشتم ^_^
وقتشه خدمتتون عرض کنم که به چه دلیل چالش "اسی ^_^" رو راه انداختم!
خب امروز تولدمه ^_^
بزن دست قشنگه رو :)))
سال گذشته تو وبم اعلام کردم و رو پروفایل تلگرامم هم عکس تولد گذاشتم و به دنبالش پیام های تبریک زیادی دریافت کردم.
اما امسال تصمیم گرفتم به هیچ کس نگم تا ببینم کیا یادشونه! ولی برای خالی نبودن عریضه، این چالش رو ترتیب دادم تا یه حرکتی هم در راستای گرامیداشت تولدم داشته باشم؛ که عملا عملی نشد :|
هیچکس با خودش فکر نکرد که چی باعث شده چنین چالشی راه بندازم. هیچکس به ذهنش نرسید که شاید تاریخ مهمی باشه که اینطوری روز و ساعت دقیقی رو برای انتشار پست ها معین کردم؛ هیچکس نرفت چک کنه ببینه پارسال در چنین تاریخی چه پستی گذاشته بودم که حالا ممکنه تکرار اون تاریخ باشه!
بماند...
خلاصه زمان موعود رسید و من دست خالی پایان چالش رو اعلام کردم.
اما بعد از انتشار پست، با کامنت های دو دوست عزیز مواجه شدم!!
واران جان چند تا عکس فرستاده بود مبنی بر جشنی که تنهایی برام گرفته بود ^_^
و البته بعدش پست تبریک تولدم رو تو وبلاگش نوشت.
خیلی ذوق زده و غافلگیر شدم! حس خیلی فوق العاده ایه که ببینی یه دوست از راه دور برات جشن تولد بگیره ^_^
خیلی چسبید بهم ^_^
آقا میثم عزیز، آدرس پستی که برای تولدم نوشته بودن رو فرستادن و منو حسابی سورپرایز کردن!
خییبیلی برام با ارزش بود ^_^
من دیگه اونقدر هیجان زده شده بودم بخاطر این دو اتفاق که همینطور گر و گر اشک شادی میریختم!!! :))
خیلی خوشحال شدم خیلی ^_^
امروز صبح زود که از خواب بیدار شدم دیدم آقای یک معلم گرامی و بزرگوار لینک پستشون رو تو یه کامنت برام گذاشتن، رفتم دیدم پست تبریک تولد منه ^_^
اینجا (رمزشو یواشکی بهتون میگم :دی)
اون از شب تولدم و این هم از شروع روز تولدم ^_^
اون لحظه بود که خیلی خیلی خیلی خیلی احساس خوشبختی کردم ^__^
دوستای خوب و مهربونم
مرسی که هستین
مرسی که همیشه همراهمین
خدا حفظتون کنه
الهی ازدواج و خوشبختیتون رو ببینم ^_^
پ.ن: همین الآن مطلع شدم که اولین پست چالش "اسی ^_^" که درباره ی معرفی من به دیگران هست نوشته شده!
توسط محسن خان، خان بلاگستان! :))
ببینید :دی
خیلی ممنون آقا محسن از همراهیتون :)
ان شاالله 120ساله بشی:))
وزندگی پرازلبخندوشادی ومحبت راپیشروداشته باشی:)