میهمان تصویری 3
دیروز صبح مامانم با کلی هیجان و سر و صدا اومد من و بیدار کرد و گفت: پاشو بیا ببین یکی از گلدونامون گل داده!!!! ^_^
منم گفتم: ولم کن بابا خب گل داده باشه به من چیکار داری :/ و دوباره خوابیدم!
بعد از یه مدت که بلند شدم، همینطور که داشتم میرفتم دست و صورتم و بشورم، یه نیم نگاهی به سمت حیاط انداختم، یه رنگ قرمز خیره کننده ای توجهم و جلب کرد! فکر میکردم از این گلای مسخره ی بی رنگ و رو باشه، از رنگش تعجب کردم!
بعد از شستن دست و صورتم رفتم تو حیاط و با این صحنه رو به رو شدم:
اصلا فکر نمیکردم این گلدونه باشه! حتی این گلدون تو لیست مهمونایی که قراره تو وبم معرفی کنم هم نبود! اولش هم واسه کاشتن این گل مردد بودیم! ولی بیخبر از این که یه چنین استعدادهای نهفته ای داره!!
این نشون میده که نباید از رو ظاهر قضاوت کنیم! چه بسا ظاهرهایی که بی تفاوت از کنارشون میگذریم ولی چنین زیبایی هایی رو در خودشون نهفته دارن!
این گل برای من یه تلنگر بود از طرف خدا که بفهمم نباید ناامید شد! و همیشه امکان وقوع یه معجزه هست!! :)
خلاصه ایشون زرنگی کردن و خودشون و به عنوان سومین مهمون وبمون معرفی کردن :)
گلش هم از ایناییه که روزا بازه و شبا بسته میشه، تازه دوتا غنچه ی دیگه هم داده!
اینم نمای نزدیک از گل زیبا و خوشرنگش:
واقعا خیره کننده ست...