من و شنا دوستیم ^__^
موفق شدمممممم!!!!
بالآخره تونستم!!!
هم به ترسم غلبه کردم هم چشمامو زیر آب باز نگه داشتم :)
اونم تو جلسه ی دوم!!!
جلسه ی قبل که نتونستم چشمامو زیر آب باز کنم، خیلی ناامید شدم، تصمیم داشتم این جلسه عینک بگیرم، ولی با خودم گفتم یه بار دیگه به خودم فرصت بدم اگه نشد بعد بگیرم
امروز که داشتم شنا میکردم با کمال تعجب دیدم چشمامو نبستم!!!
از آب هم دیگه نمیترسیدم! برعکس خیلی هم مشتاق بودم که شنا کنم!!!
جلسه ی قبل وقتی نوبت من میشد که حرکتا رو انجام بدم هی نوبتم و میدادم به دیگران و میرفتم ته صف، ولی امروز ازشون جلو میزدم که تند تند نوبت من بشه!!!
این همه تفاوت واسه خودمم عجیبه!
البته هنوزم 1 کوچولو میترسم رو آب بخوابم :|
اولش که مربیم منو دید گفت: حرکتای جلسه قبل و که یادت نرفته؟
گفتم: نه بابا همش داشتم تو خونه تمرین میکردم!
گفت: تو خشکی؟؟؟؟
گفتم: بله دیگه! کار دیگه ای که از دستمون برنمیومد :دی
یه نفر امروز جلسه اولش بود، اونم خیلی میترسید، منم (نه که خیلی شجاع شده بودم!!) هی تشویقش میکردم که نترسه!!!
خیلی از شنا خوشم اومده! خوشحالم که بالآخره اومدم کلاس :)
وقتی کلاس تموم شده بود خیلی خیلی سرحال بودم و انرژی داشتم! برعکس جلسه ی قبل :دی
فقط یه مشکلی داشتم ، تا شیش هفت ساعت بعد از کلاس، چشمام تار بود و همه جا رو مه گرفته میدیدم :(
چشمام به آب عادت ندارن و اذیت شده بودن
خوشبحالت عزیزم
منم دوست دارم شنا یاد بگیرم..