طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

فراموشی...

پنجشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۵۸ ب.ظ

طی پروسه ی خونه تکونی، به اشیایی برمیخوریم و وسایلی رو پیدا میکنیم که سالهاست دارن خاک میخورن و بدون استفاده موندن

حتی فراموش کردیم که چنین وسیله ای هم داریم!

امروز فکر کردم اگه ما آدمها هم مثل این وسایل، فراموش بشیم، تا چه حد میتونه دردناک باشه...

مخصوصا تو سنین پیری، این فراموش شدگی بیشتر واسه افراد پیش میاد

یادمون نره بزرگترامون، خیلی بیشتر از اون حدی که فکر میکنیم، به بودن ما در کنارشون نیاز دارن

آدمای دور و برمون رو فراموش نکنیم...

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۲۰
اَسی ...

نظرات  (۷)

بعضی وقت ها هم فراموش نکردن، بده.
پاسخ:
بله کاملا موافقم
خوش اومدین
احسنت
چه پست بزرگانه ای
کاش فراموش نکنیم..کاش
توکل به خدا
پاسخ:
به این فکر کنیم که ممکنه روزی ما هم فراموش بشیم...
بزرگانه رو خوب اومدین :)
مگه نمیدونید من از بزرگانم؟ -_-
فراموش شدن واقعا دردناکه. .حواسمون باشه به بزرگترایی که تنها شدن و نذاریم فراموش بشن :)
پاسخ:
اوهوم :(
لایک
پاسخ:
thanks
از فراموش شدن میترسم...
یلی بده خیلیییی مخصوصا اون دسته سالمندایی که تو جوونی دورشون شلوغ بوده ولی الان نه
پاسخ:
آره خیلی بده :(

در مورد فراموش کردن بزرگتر ها.. عمیقا معتقدم که همون رفتاری که با بزرگترها داریم رو بچه های ما با ما خواهند داشت...!



ز گرمی بی نصیب افتاده‌ام چون شمع خاموشی

ز دلها رفته‌ام چون یاد از خاطر فراموشی...

رهی

پاسخ:
بله منم قبول دارم
مرسی از شعر زیباتون
که متاسفانه زیاد این اتفاق می افته...
پاسخ:
متاسفانه...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">