طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

هدیه ای با تمام خلوص

جمعه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۴۴ ب.ظ

وقتی یه دختر بچه ی 6 ساله متوجه میشه که قراره بری خونه شون، میشینه و با دستای کوچیکش برات نقاشی میکشه، نقاشی خودش و تو کنار هم، رو سرت یه گل میکشه و روی اون گل یه نگین میچسبونه

روی یه کاغذ دیگه بریده های کاغذ رنگی رو با نوار چسب میچسبونه و برات یه تابلو درست میکنه

بعد یه پاکت درست میکنه و اینا رو میذاره تو پاکت و روی پاکت اسمش و مینویسه و با چسب نواری چند تا نگین میچسبونه

وقتی تو رو میبینه کاردستیش و میگیره سمتت و با تمام احساسش میگه: این برای شماست...

اونوقته که احساس میکنی تمام دنیا مال توئه و چقدر خوشبختی...

اون لحظه اینقدر ذوق زده شدم که اشک تو چشمام جمع شد

بهش گفتم: این خیلی خیلی قشنگه خیلی ازش خوشم اومده

خوشحال شد و گفت: واقعا؟؟

گفتم: آره عزیزم :)


احساس بچه ها ناب ترین حس دنیاست

بچه ها بی غل و غش و پاکن

بعد از اون روز هر بار به هدیه ش نگاه میکنم چشمام پر اشک میشه

الآنم که داشتم پست و مینوشتم گریه م گرفته بود

این اون تابلوئه ست:

گفتم: این چیه دستشه؟ بیله؟؟

گفت: نه! بادکنکه

و من ضایع شدم :|

میخوام هدیه شو تا ابد نگه دارم و وقتی بزرگ شد بهش نشون بدم

خیلی برام با ارزشه چون اون بچه با تمام قلبش احساسش و به من بیان کرده و این قابل وصف نیست

کاش ما آدما مثل بچگیامون معصوم میموندیم

+بعدا نوشت: این تصویری که میبینید همون کاردستیه ست که با کاغذرنگی درست کرده و دختری که در تصویر میبینید فرد خاصی نیست، اون نقاشیه که من و خودش هستیم یکی دیگه ست که عکسش و نذاشتم!

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۱۶
اَسی ...

نظرات  (۱۷)

۱۶ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۵۹ محمد فائزی فرد
همیشه این دست حرکتا رو بسیار لوس می پنداشتم :-"
و احتمالا اگه کسی چنین چیزی بم بده مور مورم می شه. دی:
پاسخ:
بی احساس زمخت :/
وای به حال بچه تون...
ای جانم چقدر حس خوبی داره این هدیه :)))

بچه ها خیلی پاک ومعصومن :))
پاسخ:
آره عزیزم :)
خیلی زیاد :((
خیلی زیبا و باارزش:)
پاسخ:
بله خیلی :)
۱۷ بهمن ۹۴ ، ۰۱:۴۱ روزمرگی ...
دست اون کوچولوی با محبت درد نکنه :-)

اون کوچولوی بالایی خودشه ؟؟ ^_^

این پایینیا چیَن؟؟ :))
پاسخ:
:) اشتباه نکنید این تصویر کاردستیشه! اونی که گفتم عکس من و خودشه یه نقاشیه که تصویرش رو نذاشتم
نه خودش نیست! اون بالائیه که خورشیده :|
این پایینیا احتمالا زمین و صخره و چمن و سبزه و اینا باید باشن!!
طفل معصوم کلی ذوق به خرج داده حالا ما نمیتونیم تشخیص بدیم چی درست کرده :)))))))
۱۷ بهمن ۹۴ ، ۰۲:۳۷ روزمرگی ...
هموون :)))
پاسخ:
:))))
گمان نکنم دیگر چنین هدیه ی ارزشمندی به خاطر خلوصش تا آخر عمرتان بگیرید.
آن هدیه و آن اشک را قدر بدانید.
مخصوصا اشک
پاسخ:
آره منم همینطور فکر میکنم :)
حتما!
ای جوووووووووونم

چرا من بچه بودم از این چایی شیرین بازیا بلد نبودم
0___0

شادزی
پاسخ:
:)))
اشکالی نداره عوضش الآن با بچه ها خوب باش که از این هدیه ها بگیری ;)
۱۷ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۰۳ منصور منصوری
لایک...عالی بود.....
پاسخ:
تشکر
خوش اومدین
عجب حس خوبی داره این هدیه 
میدونم چی میگی 
منم از این هدیه ها گرفتم ، اینقدر خوسحال کننده است که اصلا قابل وصف نیست 
پاسخ:
چه خوب که تو هم تجربه شو داری
وصف ناپذیر :)
خخخخخخخخخ منم ضایع شدم با حدسم..دوستم که گفت آبنباته خخخ

شما همچین چیزهایی دارین تو زندگی این پستهای نامیدکننده رو میزارین؟
خدا رو خوش نمیاد یکم
پاسخ:
:))))) حدس شما چی بود؟؟!!
من که همه پستام شادن! فقط چند تا پست فاز منفی دارم :دی
هوووم واقعا چقدر بچه ها خوب پاکن ... خوش به حالشون :)
پاسخ:
آره خیلی معصومن :)
۱۷ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۵۴ محمد فائزی فرد
بی حساس زمخت هم نیستم. دی:
پاسخ:
هستین P-:
۱۸ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۲۸ روزمرگی ...
بله .. اتفاق بعد گذاشتن کامنتم متوجه شدم که اون نقاشیش بوده که عکس هردوتون رو داشته..

خورشید ؟!:))
راستی میگینا.. تشعشعاتش رو هم درست کرده طفلی.. :)))

+فقط اینکه.. شما سه چهار برابر خورشید خانم هستین O_O
:)))))
پاسخ:
:))
+ ای بابا :| این که من نیستم! من توی اون نقاشیه هستم، این یه شخص مجهول الهویه ست
بعدم چون خورشید دوره و این دختر نزدیکه اینجوریه ;)
۱۸ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۴۷ روزمرگی ...
:))))))

مجبور شدم دوباره پستتون رو بخونم تا بفهمم کلا کی به کیه..!! :)
چرا با آدم این کارو میکنید؟ واضح بنویسین متوجه بشیم دیگه:/ :))))
پاسخ:
:/
من واضح نوشتم شما واضح نخوندید:/
۱۸ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۵۳ روزمرگی ...
حق با شماست..:)
شده مَثَل عروس و اتاق کج و شادی و سرور! :)))
پاسخ:
شادی و سرور و خوب اومدین :))))))))
منم گفتم بیله خخخ
پاسخ:
:)))))
پس منم درست حدس زده بودم :دی

میشه بگی اگه اون دختر خانم ناز کوچولو ، یه آقا پسر بود چه اتفاقی میفتاد ؟؟؟

من نمیدونم چرا اینقدر دخترا با ذوق و احساسن و بر عکس پسرا بی ذوق !!!

باور کن اگه مخاطب شما یه پسر بود اول ازتون تنقلات میخواست و بعد که شکمش سیر میشد سعی میکرد با هر وسیله ی ممکن اذیتتون کنه ...!!!

باور کن راست میگم ...میگی نه امتحان کن ...

پاسخ:
واقعا پسربچه ها اعجوبه ان :)))))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">