طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

امروز، به عبارتی یکشنبه مورخ 20 فروردین، آخرین مهلت ارسال عکس های سفره هفت سین امسالتون هست. تا ساعت 12 شب میتونید عکسهاتون رو برام بفرستید.

تا الآن که حضورتون چشمگیر نبوده! ببینم این روز آخری چیکار میکنید ها!

پس دست بجنبونید که وقت تنگه! :)


پ.ن: واران جان زحمت جوایز بازی رو متقبل شدن! بزن به افتخارش (دست و جیغ و هوراااا)


ب.ن: دوستانی که وبلاگ ندارن از طریق آدرس هایی که در ادامه نوشتم میتونن عکس هاشون رو آپلود کنن و آدرسش رو برای من بذارن:

picofile.com

axgig.com

۱۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۳۶
اَسی ...

امسال هم مثل سال گذشته چالش هفت سین داریم :)

عکس سفره های هفت سینتون رو برای ما بفرستید

تا 20 فروردین فرصت شرکت هست، بعد از اون زمان رای گیری آغاز میشه

پس بشتابیییییید ^_^

۳۱ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۶ ، ۱۳:۴۱
اَسی ...

دیروز صبح هوای شهرمون همراه با وزش باد نسبتا شدید بود! با خودم گفتم سیزده به در حالگیریه اساسی! بعد که رفتیم بیرون باد قطع شد، هوا هم نیمه ابری و نیمه آفتابی بود، یعنی نه خیلی گرم و نه خیلی سرد. خلاصه به خوبی و خوشی سیزده مون رو به در کردیم :)

شبش بارون گرفت! دیدیم خیلی شانس آوردیم که در طول روز بارون نیومد!

اما امروز!! امروز هوا حسابی خرابه! باورتون میشه داره برف میاد؟؟؟؟ اونم شدید و درشت!!! :))

عجایبیه واقعا :)


البته سیزده به در امسالمون خیلی هم بی دردسر نبود، چرا که ما "شست" تلفات داشتیم!!!! O_O

ببینید -_-

۱۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۰۰
اَسی ...

عید هم تموم شد و فردا سیزده به دره!

بچه مدرسه ای که بودیم روزای تعطیلمون رو میشمردیم و از سپری شدنشون ناراحت میشدیم. اینجور موقعا عزا میگرفتیم که چرا عید تموم شده!

یادش بخیر :)


ما امروز رفتیم پیشواز سیزده به در! :دی

در پارک همی نشسته بودیم که با یک تابلوی سوال برانگیز برخورد کردیم:



ما که نفهمیدیم چه جوریاست o_O

شما فهمیدین چی شد؟ :))


+ عنوان از سهراب سپهری

۱۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۶ ، ۱۷:۰۸
اَسی ...

چرا بعضی از خانمها فکر میکنن چون شوهرشون بهشون محرمه، به دوستاشون هم محرمه؟ :/

اصلا چه معنی داره که یه زن و شوهر خط هاشون رو با هم عوض کنن؟؟؟ :|

به دوستت پیام میدی و میبینی جواب میده: "من شوهرشم" میگی: "مگه این خط خانمت نبود؟" میگه: "نه دست منه" بعد که دوستتو دیدی بهت میگه: "تو هر وقت خواستی به همون خط پیام بده شوهرم به دستم میرسونه"

خب چه کاریه من هی به شوهرت پیام بدم بعد اون مثل پیک نامه رسان بیاد بگه دوستت گفت فلان دوستت گفت بهمان :|

به یه دوست دیگه بعد از یه مدت پیام میدی، کلی باهات احوال پرسی میکنه و ازت آمار ازدواج و خواستگارات رو میگیره، بعد که به همه ی کنجکاوی هاش پاسخ داد میگه: "من اونی نیستم که تو فکر میکنی"!!! با کمال تعجب میگی: "پس کی هستی؟" میگه: "من شوهرشم! الآن به خانمم اطلاع میدم که باهات تماس بگیره" بعد دوستت زنگ میزنه و میگه: "اون خطم دست شوهرمه"، وقتی گله میکنی که من فکر کردم تویی و کلی بهش اطلاعات دادم میگه: "من که مدتها بود بهت پیام نمیدادم! باید میفهمیدی که دیگه اون خط دستم نیست!"

یعنی اگه کسی یه مدت باهاتون ارتباط نداشت شما باید بفهمید که خطش رو عوض کرده، چون هیچ دلیل دیگه ای نمیتونه داشته باشه o_O

تو یه گروه دوستانه هستی که توش کلی عکس از بچه های گروه گذاشته میشه، اعضا درمورد زندگی خصوصیشون حرف میزنن، به خیال اینکه گروه خودمونیه، بعد میری پی وی یکی که حالشو بپرسی، جواب میده : من شوهرشم، گوشی هامون رو عوض کردیم

خب چه معنی میده گوشی هاتون رو عوض کنین؟ اگه شما به هم محرمید و هیچ مورد خصوصی بینتون نیست دلیل نمیشه همسرتون رو شوت کنین بین دوستاتون، شاید دیگران دوست نداشته باشن همسرتون عکسشونو داشته باشه یا درمورد زندگی خصوصیشون بدونه :/

تو یه گروه دیگه هستی که اعضاش فقط خانمها هستن، کلی مطلب درباره ی مسائل مربوط به خانمها رد و بدل میشه، بعد یکی میگه: "خانم فلانی هم تو گروه هست؟" یهو یه پیام از همون خانم فلانی میاد که نوشته: "من پسرشم، اگه کاری دارید درخدمتم" !!! ببینید چقدر هم پیگیر گروه بوده که تک تک مطالبشو دنبال کرده و وقتی اسم مادرش برده شده سریع اعلام وجود کرده!!!


این چه وضعشه خب؟ :/

۱۷ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۶ ، ۱۳:۲۰
اَسی ...

وقتی برنامه "بفرمایید شام" از شبکه های ماهواره ای پخش شد طرفدارای زیادی پیدا کرد، از این طرف توی ایران ما به این فکر افتادیم که چقدر چنین موضوعی جذابه! بر آن شدیم که ما هم چنین حرکتی بزنیم!

اون موقع بود که شبکه های داخلی پر شد از برنامه ها و مسابقه های آشپزی مثل مسابقه "دستپخت" ، برنامه "دست پخت های خودمانی" ، "دستپخت مامان" و چندین برنامه ی دیگه! از طرفی بازرگانان همیشه در صحنه هم این بار پیام های بازرگانی رو در قالب برنامه های بازرگانی ارائه کردن و چندین برنامه ی تبلیغی آشپزی ریخته شد تو شبکه ها مثل "ببین و بپز" و "نمایش آشپزی" (که چقدر هم اعصاب خرد کنن :/ )

خارج از بحث پست: اصلا جوری شده که هیچ برنامه ی آشپزی ای پیدا نمیکنی که تبلیغی نباشه! نه تنها برنامه های آشپزی، بلکه برنامه های کودک و طنز و مناسبتی و... :/

برمیگردیم سر موضوع اصلی:

بعد که استیج تو ماهواره به راه شد و خیلی هم صدا کرد و کلی مخاطب جمع کرد، ما تو ایران گفتیم بهتره مخاطبامون رو حفظ کنیم و نذاریم ملت جذب ماهواره بشن! این شد که برنامه ی "شب کوک" کلید خورد و دقیقا به همون سبک برنامه استیج پیش رفت. بعدش برنامه "3شو" هم مسابقه خوانندگی گذاشت!

در صورتی که تا قبل از این اصلا خوانندگی تو تلویزیون ما دیده نمیشد!! چه برسه به پرورش خواننده!

کم کم همه ی رشته ها اومدن تو کار و یکی مسابقه بازیگری و سینما گذاشت، یکی مسابقه دوبله، یکی مسابقه ی گزارشگری: "آقای گزارشگر" ، و حالا هم که مسابقه ی طنازی: "زمانی برای خندیدن":

دقیقا به همون روالی که استیج داره، چند تا داور نشستن، هر داور یه گروه از شرکت کننده ها رو انتخاب و باهاشون تمرین میکنه، بعد یکی میاد اجرا میکنه و الی آخر.


من میگم اگه قراره جذابیت برنامه هامون رو بالا ببریم چرا از خودمون مایه نمیذاریم؟؟ چرا فقط یه تقلید صرف؟؟ اگه میخوایم رو دست یکی دیگه بزنیم باید یه ایده ی بهتر و بالاتر از فرد شروع کننده داشته باشیم، نه اینکه به قول سندی (یکی از داورهای استیج) از روشون "کاپی" (همون کپی خودمون) کنیم و حتی بدتر از برنامه ی اصلیش از آب دربیاد! چرا که برنامه ی اصلی حضور خانم ها رو هم به همراه داره و طبیعتا جذابیتش بیشتره! :|

۱۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۰۶
اَسی ...

ایام ایام آجیل خوریه!

علاوه بر آجیل عید (که من پسته و فندقاشو دوست دارم)، یه نوع آجیل دیگه هم داریم به اسم آجیل مشکل گشا!

نمونه ی بارزش خودم هستم! :دی


خواهش میشود :دی

۱۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۱۰
اَسی ...

گاهی برای به دست آوردن یه چیزی اونقدر به خدا اصرار میکنی تا خدا خواسته ات رو برآورده میکنه، اما در عوض یه چیز دیگه رو از دست میدی...

اگه خدا یه چیزی رو برات نخواست، لابد یه خیری توش هست!



+ میگن سالی که نکوست از بهارش پیداست

امیدوارم این ضرب المثل غلط باشه...

۱۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۳۵
اَسی ...

به به!! میبینم که عیده و همه مشغول دید و بازدید و عید دیدنی هستن :)

بعضیا عیدی میدن بعضیا عیدی میگیرن و بساط بخور بخور به راهه :دی

اولین روز از سال 96 که خوش گذشت؟؟؟

همه بگید بعععله :)))

خوودا رو شکر (با لحن خاله شادونه بخونید) :دی


راستی شما هم رسم دارید که بعد از تحویل سال، یه نفر با آب و آینه و قرآن و سبزه وارد خونه بشه و برای اعضای خانواده دعا کنه که تا آخر سال برکت داشته باشن و از این داستانا؟؟

ما به اون فرد میگیم "سالی"


خود من چند سال، سالی یکی از همسایه هامون بودم! میگفتن قدمت برامون خوبه و از وقتی تو سالی ما شدی وضع مالیمون بهتر شده و خونه و زندگیمون نو نوار شده و پیشرفت کردیم!

یادش بخیر... ^_^


+ ظاهرا اسفند برای وبلاگم ماه پر باری بوده! :)



۱۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۲۳
اَسی ...

تا چند ساعت دیگه سال تحویل میشه و عید نوروز آغاز میشه :)

اینجا هوا ابریه و بارون نم نمک میباره

یه کوچولو دلم گرفته، نمیدونم بخاطر پایان یک سال دیگه است یا بخاطر استرس ورود سال جدیده یا ...

نمیخوام تو این لحظات قشنگ کسی رو ناراحت کنم

الهی تو سال جدید و همه ی سالهای جدید دیگه دلهامون با نور خوشبختی روشن شه و همه سلامت باشن


قبلا شنیده بودم لحظه ی تحویل سال، ماهی قرمزای سفره هفت سین رو به قبله قرار میگیرن! چند سال نگاه کردم ولی اینجوری نبود :))


میگن خوندن سوره ی انسان هنگام تحویل سال موجب گشایش در کارها میشه


موقع حلول سال نو، کنار سفره ی هفت سین، همدیگه رو دعا کنیم...


خداحافظ سال 95 با همه ی اتفاقای خوب و بدی که داشتی

سلام سال 96 با همه ی اتفاقای قشنگی که تو آستین داری :)


وای که اون آهنگ تحویل سال چقددددر هیجان و استرس به همراه داره و چقدددر خاطره انگیزه! از یادآوریش دلم به شور و شعف می افته! ^_^


عید شما مبارک...

بقیش شامل حال ما نمیشه :)))

۱۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۰ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۵۳
اَسی ...