- فراموشش کردی؟
+ من آره اما...
دیشب ساعت یکِ شب یه پیام برام اومد. با خودم گفتم این وقت شب کیه که
پیام داده! و کسی نبود جز همون همیشگی (وزارت بهداشت) -_-
نوشته بود فردا بیرون نرید.
حالا ما چیکار کردیم؟ امروز رفتیم سیزده بدر!
کجا؟ تو حیاط خونهمون در جوار باغچه و گلدونا:
اون گوشه تصویر هم جوج هستن که مشاهده می فرمایید :دی
مریضی به در
غصه ها به در
استرس به در
ناامنی به در
الهی شادی به دلهاتون و آرامش به زندگیتون سرازیر شه
آمین :)
- این پسره چشم روشنه هست که توی عصر جدید مجریه
+ احسان علیخانی؟
- آره، که میگی چشماش شبیه دوستته
+ لباش هم مثل دوستمه، خب؟
- تو شبیه اونی
+ من؟! کجام شبیهشه؟!
- دماغت
+ الآن از من تعریف کردی یا از اون ایراد گرفتی؟
- هیچکدوم. قبلاً به برادرت هم اینو گفته بودم. واقعا دماغاتون مثل همدیگه است.
+ خیلی ممنون :)))
- مامان
+ من
صبح که شد، بهار به خانهمان آمده بود
میهمان تصویری شماره ۱۴ هستن ایشون :)
چند روز پیش که برف باریده بود، (اولین برف بهاریِ!سال جدید را میگویم) برای اولین بار غنچه داد و حالا گل کرده.
+ از مزایای خانه نشینی و قرنطینه، بارش نبوغ و هنر و این صحبتها میباشد:
نان روغنیِ شیرینِ محلی هستن که برای اولین بار با مادرجان پختیم.