اگر از احوال اسی از تو پرسیدند، بگو با وجود ناخوشی به کلاس معرق کاشی و سرامیک رفته بود، اگر ندانستند چیست بگو "نقاشی موزاییک" که همانا نام دیگرش است. بگو 35 پله را بالا رفت تا به طبقه ی سوم که در نزد انگلیسی ها "دوم" محسوب میشود برسد. اما خود اسی در این یک مورد با آمریکایی ها هم عقیده است و طبقه ی همکف را "اول" و طبقه ی فوقانی همکف را "دوم" میداند. بگو به پیشنهاد مربی، با یکی دیگر از بچه های کلاس مامور به جمع آوری کاشی و سرامیک شکسته از اطراف آموزشگاهشان شد! دوباره 35 پله را پایین رفت و مانند آشغال جمع کن ها، در میان نخاله های ساختمانی به جستجو پرداخت! پس از جمع آوری انبوهی کاشی شکسته، درحالی که دستش از شدت سنگینی کاشی ها داشت کنده میشد، به حیاط آموزشگاه رفته و تکه های کاشی را شست، بعد آنها را که حدود 2 کیلو وزن داشتند (شاید هم بیشتر) مانند کارگرهای ساختمانی به دست گرفت و 35 پله را بالا رفت! پس از آن با انبر افتاد به جان کاشی ها، اما دریغ از ذره ای پیشرفت! انگار کاشی ها نمیخواستند بشکنند! چرا که هم کاشی ها خیلی سفت بودند، هم انبر مرغوب نبود، هم اسی کم توان!
خلاصه انبر خوب و سرامیک نرم رسید و همه مشغول شدند. اما اسی باز هم راغب به فعالیت نبود. تا اینکه یکی از بچه ها خواست برود. اسی مجبور شد کار نیمه تمام او را ادامه دهد. با یکی دیگر از بچه ها مشغول شد. کم کم مربی هم رفت و همه ی بچه ها نیز! اما اسی همچنان نشسته بود و قصد ترک کارگاه را نداشت!
این هم حاصل کار اسی که میخواست تمامش کند!! اما سرامیک های خرد شده تمام شد o_O
آدم را برق بگیرد! جو نگیرد :|
بدون مقدمه میریم سراغ اعلام نتایج!!
نفر اول:
ستاره (خواهر واران) با هفت سین شماره 7 = 18 رای
نفرات دوم:
فرشته با هفت سین شماره 9 = 5 رای
من با هفت سین شماره 6 = 5 رای (یکیش رای خودم هست)
نفر چهارم:
واران با هفت سین شماره 3 = 4 رای
نفر پنجم:
یلدا با هفت سین شماره 10 = 3 رای
نفرات ششم:
آقاگل با هفت سین شماره 1 = 2 رای
المی با هفت سین شماره 8 = 2 رای
در ادامه، هفت سین ها با نام صاحبشون قرار داده شدن:
سلام
رای گیری بازی هفت سین تا جمعه ادامه داره، دوستانی که هنوز رای ندادن میتونن شرکت کنن.
یه مسابقه هم به مناسبت روز پدر برگزار شد که بنده نیز شرکت کردم!
الآن موقع لایک کردن شماست!
لایک های شما تعیین کننده ی سرنوشت ماست :)
هفت سین های قشنگتون به دستم رسید :)
ممنونم از تمام عزیزانی که تو بازی ما شرکت کردن.
از زحمات واران جان در زمینه ی تبلیغات متشکرم، درواقع پیشنهاد راه اندازی بازی از طرف ایشون بود که البته لطف کردن و جوایز رو هم متقبل شدن ^_^
تو بازی امسال، ما یازده شرکت کننده داریم. سه نفر از این دوستان عکسهاشون رو تو وبشون به نمایش گذاشتن و سفره هاشون لو رفته! یکی دیگه از دوستان هم اعتراف کرده که تو اینستا سفره شو به نمایش گذاشته بوده! با این اوصاف از همه ی شما مخاطبین بزرگوار میخوام که بدون کوچکترین جانبداری، به اون هفت سین که از همه بیشتر مورد پسندتون هست رای بدین.
از امروز تا پایان روز جمعه 25 فروردین مهلت رای دهی هست، فقط به یک هفت سین میتونید رای بدید، آرا هم تا پایان زمان مسابقه تایید نمیشن.
در ادامه، تصاویر سفره های هفت سین نمایش داده شده!
بفرمایید ^_^
امروز، به عبارتی یکشنبه مورخ 20 فروردین، آخرین مهلت ارسال عکس های سفره هفت سین امسالتون هست. تا ساعت 12 شب میتونید عکسهاتون رو برام بفرستید.
تا الآن که حضورتون چشمگیر نبوده! ببینم این روز آخری چیکار میکنید ها!
پس دست بجنبونید که وقت تنگه! :)
پ.ن: واران جان زحمت جوایز بازی رو متقبل شدن! بزن به افتخارش (دست و جیغ و هوراااا)
ب.ن: دوستانی که وبلاگ ندارن از طریق آدرس هایی که در ادامه نوشتم میتونن عکس هاشون رو آپلود کنن و آدرسش رو برای من بذارن:
picofile.com
axgig.com
امسال هم مثل سال گذشته چالش هفت سین داریم :)
عکس سفره های هفت سینتون رو برای ما بفرستید
تا 20 فروردین فرصت شرکت هست، بعد از اون زمان رای گیری آغاز میشه
پس بشتابیییییید ^_^
دیروز صبح هوای شهرمون همراه با وزش باد نسبتا شدید بود! با خودم گفتم سیزده به در حالگیریه اساسی! بعد که رفتیم بیرون باد قطع شد، هوا هم نیمه ابری و نیمه آفتابی بود، یعنی نه خیلی گرم و نه خیلی سرد. خلاصه به خوبی و خوشی سیزده مون رو به در کردیم :)
شبش بارون گرفت! دیدیم خیلی شانس آوردیم که در طول روز بارون نیومد!
اما امروز!! امروز هوا حسابی خرابه! باورتون میشه داره برف میاد؟؟؟؟ اونم شدید و درشت!!! :))
عجایبیه واقعا :)
البته سیزده به در امسالمون خیلی هم بی دردسر نبود، چرا که ما "شست" تلفات داشتیم!!!! O_O
ببینید -_-
عید هم تموم شد و فردا سیزده به دره!
بچه مدرسه ای که بودیم روزای تعطیلمون رو میشمردیم و از سپری شدنشون ناراحت میشدیم. اینجور موقعا عزا میگرفتیم که چرا عید تموم شده!
یادش بخیر :)
ما امروز رفتیم پیشواز سیزده به در! :دی
در پارک همی نشسته بودیم که با یک تابلوی سوال برانگیز برخورد کردیم:
ما که نفهمیدیم چه جوریاست o_O
شما فهمیدین چی شد؟ :))
+ عنوان از سهراب سپهری