طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

تا شنبه هوا معمولی بود، یعنی میشد با یه لباس نه چندان ضخیم بیرون رفت.

یکشنبه خیلی ناگهانی هوا سرد شد! و دوشنبه من با وجود پوشیدن لباس ضخیم (البته نه کاپشن و پالتو) علنا قندیل بستم تا از کلاس برگشتم خونه!

سه شنبه با پالتو رفتم تهران! اما هوای تهران گرمتر از شهر خودمون بود، چهارشنبه برگشتیم و دیدیم هوا سنگ رو میترکاند!! و واقعا شانس آوردیم که چهارشنبه برگشتیم! چون پنجشنبه که امروز باشه تو این جو چشم باز کردم:






گل داوودی باغچه مون ^_^


ایشون هم داداش بزرگه درحال پارو کردن برف ^_^


من عاشق برفم^_^

پارسال تو کل زمستون به اندازه ی این چند روز هوا سرد نشد!! امسال عجیب سرده! و من سرما رو دوست دارم :)

عکس اول و دوم و پنجم از تو اتاق گرفته شده، اما واسه عکس سه و چهار رفتم تو حیاط :)

وقتی شدت برف کم شد و دیگه آخراش بود، دونه های برف خیلی کوچیک شدن و مثل اکلیل زیر نور خورشید برق میزدن ^_^

اینقدر قشنگ بوووود ^__^


و چقدر خدا زیباست...

۱۷ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۵ ، ۲۳:۰۲
اَسی ...

انقد بدم میاد از اینکه عده ای از بلاگرین خدافظی میکنن و بدتر از اونا کسایی که وبشون رو میبندن کلا!!

مگه شما از انفجار بلاگفا زخم نخوردین؟؟؟ از اینکه پستهاتون بر باد رفت و دو سال از عمر بلاگریتون نیست شد؟؟؟ پس چطور حالا با دست خودتون تمام پست هاتون رو نابود میکنین؟

خیلی ها هستن که ممکنه ماه ها پست نذارن، اما خداحافظی نمیکنن! وبشون هم سر جاش هست، هر وقت آمادگی داشتن وبشون رو آپدیت میکنن، بدون اینکه دیگران رو با رفتن هاشون غمگین کنن

خب اگه نمیتونی یا نمیخوای خب ننویس! دیگه چرا دسترنجت رو منهدم میکنی؟؟ شاید یکی خواست مطالب گذشتت رو مرور کنه، متن هایی که خاطرات مشترک عده ی زیادی میتونه باشه!

چه معنی داره وقتی یکی میره دوستانش هم بذارن برن؟؟ مگه واگیر داره؟؟


خداحافظی با وبلاگ خر است :/


+ قرار بود سفر تهران داشته باشیم که علنا کنسل شد، آمما!!!

با افاضات حکیمانه ی اینجانب، اصحاب قانع شدندی و امروز جمیعا به تهران آمدندی :دی

چقدر برف اومده اینجا!! ^_^

تو شهر خودمون موقع حرکت ما، برف شروع شده بود! اما نمیدونم الآن چقدر باریده!

زمستون امسال خیلی عجوله :)

۱۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۵ ، ۰۰:۵۸
اَسی ...

با دقت به تصویر نگاه کنید و به سوالات پاسخ دهید:



1- در تصویر چه میبینید؟

2- نکته ی موجود در تصویر را بیابید

3- آن نکته مربوط به چیست؟


+ یاد امتحانای مدرسه بخیر!

من همیشه واسه سوالایی مثل سوال 2 هم علامت سوال میذاشتم :)

۱۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۵ ، ۲۳:۵۶
اَسی ...

من به حدی عاشق سیب سبزم که مجنون عاشق لیلی نبود!!!

اما مدتها بود ازش دور بودم و حسرتشو داشتم

تا اینکه بعد از سالها بالآخره بهش رسیدم!!!! ^_^



اصلا به آدم چشمک میزنه! :)

ب ن: شرکت اپل از ما الگو گرفته :دی

۱۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۵ ، ۲۲:۳۰
اَسی ...

امروز تو کلاس کامپیوتر، مربیمون درباره ی کلاس وبلاگنویسی حرف زد!

گفتم شما کلاس وبلاگنویسی هم دارین؟!

گفت آره واسه بچه های ابتدایی گذاشته بودم

یکی از بچه ها گفت: وبلاگ دیگه قدیمی شده! :/

خیلی از حرفش ناراحت شدم...

یکی دیگه گفت: قدیمی شده اما خیلی میشه ازش کسب درآمد کرد!!


چرا چنین تفکراتی درباره ی وبلاگ دارن؟؟ چرا اینقدر به وبلاگ کم لطفی میکنن؟؟ :((

فضای وبلاگ خیلی قشنگ تر از این حرف هاست! لااقل برای من!!

ارزشش به این مسائل نیست که :/

۱۸ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۵ ، ۱۳:۰۵
اَسی ...

مکالمات من و داداش کوچیکه:


+ این فایل رو میخوام سیو کنم

- خب سیو کن

+ چه جوری؟

- با کدوم نرم افزار رفتی؟

+ (با لحن جناب خان) نرم افزار؟؟؟!!! O_O

- میگم با چی وارد شدی؟

+ آهااا! موزاریلا! :)))

- پنیر موزاریلا؟؟ :-P

+ نههه! موزیلا فایر فاکس =))))

- خب بزن فایل، سیو

.

.

+ الآن این بدون اینترنت هم باز میشه؟

- روش کلیک کن برو اوپن ویت

+ اوپن ویت؟؟؟؟!!!!! O_O (جناب خانانه طور)

- آره :|

+ آهااا!! خب حالا میخوام بریزمش رو فلش

- خب بریز :/

.

.

+ خب... الآن دیگه حله؟

- ببینم کدومو ریختی رو فلش؟

+ این یکی

- پس اون یکی چی؟

+ اینو ریختم اون یکی خودش رفت :دی

- خسته نباشی!

+ :دی :))))))))





+ : من

- : داداش کوچیکه


پ ن: فکر کنم یه کم عجله کردم واسه ثبت نام کلاس کامپیوتر o_O

۱۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۵ ، ۲۰:۱۷
اَسی ...

حالا وقتش رسیده که به میزها رای بدید!

میتونید به هر تعداد میز که خوشتون اومد رای بدید :)

به این صورت که هر تصویری رو پسندیدین لایک میکنین!

فقط تا ساعت 12 ظهر روز چهارشنبه 26 آبان فرصت هست واسه رای گیری! پس عجله کنید!! نندازینش واسه لحظه ی آخر، چون ممکنه یادتون بره و زمان کوتاه رای گیری به اتمام رسیده باشه!!!

برای توضیحات بیشتر این پست رو مطالعه کنید :)

صندوق رای گیری: اینجا :دی


+ شما نمیتونید تعداد لایک های هر عکس رو ببینید، فقط تصویری که خودتون لایک کردین براتون با قلب تو پر قرمز نمایش داده میشه

نتایج پس از پایان مهلت رای گیری اعلام میشه :)


نکته ی مهم: شناسنامه فراموش نشود!! :دی

۱۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۱۳:۲۱
اَسی ...

خیلی ها شرکت کردن! اینجا

اینم میزهای کار من!! (بس که کارم زیاده) :دی



1. هر روز ساعت 8 تا 12 (کلاس کامپیوتر)




2. برای انجام کارهای وبلاگم (منزل)



بیشتر شبیه چالش میز کامپیوتر شده تا میز کار! انگار همه کارها به کامپیوتر منتهی میشه



3. کنج عزلت من (اون پریز نقش اساسی داره)


در اکثر مواقع من رو اینجا در حالی که یه لنگه پا وایسادم میتوان یافت!

چرا که گوشیمو زدم به شارژ و دارم باهاش کار میکنم :|

موارد مدیدی هم دیده شده که به دلیل طولانی شدن زمان شارژ، رفتم صندلی آوردم o_O


این هم برای کسانی که دوست دارن دقیق تر ببینن


همونطور که میبینید اینجا میوه ها خورده شدن :دی

۱۶ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۵ ، ۱۵:۴۱
اَسی ...

خب

اشاره میکنن که میخواد اخبار پخش بشه، از نوع وبلاگیش البته!

ما هم که خانه زادیم دیگه! به قول یه دوستی "دست به سوژه شدنمون خوبه" :دی

بشنویم


+ مربوط به این پستم هست

۸ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۵ ، ۰۰:۵۷
اَسی ...

صمیمانه از دوستانی که شرکت کردن متشکرم

حس خوبی که از این سجاده های زیبا گرفتم قابل بیان نیست...

کسانی که بعد از این عکسهاشون رو بفرستن به ترتیب جانمازهاشون در ادامه ی دیگر عکسها قرار داده میشه، پس نگران نباشید چون هنوز واسه فرستادن عکس فرصت هست! زودی بفرستید :دی

اگه تو وب خودتون پست جانمازتون رو گذاشتید، لینکش رو برام بفرستید که به کلکسیون اضافه کنم.

برای شرکت در نماز جماعت وبلاگی به ادامه ی مطلب تشریف ببرید :)


۴۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۵ ، ۱۷:۱۹
اَسی ...