منِ مظلوم :(
يكشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۲۶ ق.ظ
1-امروز داشتیم یه مستند حیوانات میدیدیم
میمونه رفته بود تو رودخونه گُلای توی آب و بچینه، همونطور که بچه ش ازش آویزون بود داشت زیر آب شنا میکرد، وقتی به دست و پا زدنش زیر آب نگاه کردم خنده م گرفت :)))
داداش کوچیکه گفت: چیه؟ یاد خودت افتادی؟؟؟ :دی
میبینید چقدر بدجنسه؟؟ :( :/
2-بعدازظهر با مامانم تو حیاط نشسته بودیم یهو مامانم زد زیر خنده! هی به من نگاه میکرد و میخندید!! منم این شکلی :| بودم
ولی خنده ی مامانم تمومی نداشت! بعد چشماشو بست و گفت: نبینمت که نخندم!
دوباره که چشماشو باز کرد و نگاهم کرد از خنده غش کرد!! آخرشم فرار کرد رفت تو اتاق که دیگه منو نبینه!
یعنی من اینقدر خنده دارم؟؟؟ :|
با این وضعیت دیگه به چه امیدی زندگی کنم؟؟ :(
۹۵/۰۳/۰۹