مهمان ناخوانده
امروز مامان مرغ خریده بود، بعد از این که تمیزش کرد گذاشتش تو حیاط تا آبش خشک بشه
حیاط ما هیچ راهی واسه ورود گربه نداره، یه باغچه کوچیک داریم با یه درخت انگور فکستنی!
من و مامان تو اتاق بودیم و صحبت میکردیم که یهو از تو حیاط صدا شنیدیم!!
مامان دوید سمت حیاط و دید یه گربه اومده سروقت مرغه!! گربه تا مامان و دید فرار کرد و پرید تو خونه! من تا دیدم گربه اومده تو خواستم در اتاق و ببندم که نتونه بیاد سمت من که یهو گربه هه دوید سمتم و از کنار پام رد شد!! منم یه جیغ بلند کشیدم و فرار کردم!!! داداشام با شنیدن صدای جیغ من سریع خودشون و به محل حادثه رسوندن منم داد زدم: گربه اومدههههههههه:(((((
گربه هم که دید هوا پسه، به داداشام زحمت نداد و پرید تو حیاط! مامان در حیاط و باز گذاشته بود که گربه بتونه بره اما گربه اونقدر ترسیده بود که جایی رو نمیدید!! حمله کرد سمت درخت تا ازش بالا بره، چند بار زمین خورد اما بالآخره تونست فرار کنه!!!
آخه اومدی خونه ما چیکار؟؟ هیچ کاری هم از پیش نبرد، فقط اومده بود منو سکته بده :|
فکر کنم داره رو لبم تبخال درمیاد :(