جز وحشتم نَیَفزود
دیروز صبح، با احساسِ وجودِ چیزی در گوشم از خواب پریدم. یه چیزی داشت توی گوشم میجنبید! صدای خفیفی میداد و قطع میشد. ذهنم به سرعت داشت آنالیز میکرد که آیا مورچه است؟ قبلا از یه نفر شنیده بودم که توی گوشش مورچه رفته بوده و اونقدر صدای بدی داشته که مغزش داشته سوت میکشیده و تا خود بیمارستان اذیتش کرده. ولی تو گوش من صدا شدید نبود. در حد صدای خروج گاز از بطری نوشیدنی وقتی که دربش کاملاً کیپ نیست. شک داشتم که نکنه روی گوشم خوابیدم و گوشم داره واکنش نشون میده. ولی نه، انگار واقعا یه حشره بود. دیدین مورچه ای رو که رو سطح آب افتاده و داره به سرعت دست و پا میزنه و تلاش میکنه خودشو نجات بده؟ این همونطوری بود و حس میکردم هی دست و پا میزنه و دوباره مکث میکنه. خیلی وحشتناک بود! اینکه یه حشره بره تو گوشِت و هیچ جوری دستت بهش نرسه! یاد نمرود افتادم که با پشه از پا دراومد!
هرچقدر نور انداختیم داخل گوشم اصلا چیزی معلوم نمیشد. اینقدر گوشم رو کشیدم و فشار دادم و سرمو تکون دادم و پریدم و پا کوبیدم تا بالآخره اومد تو معرض دید! و خیلی آروم و سلانه سلانه راهشو کشید و از گوش ما خارج شد! بله همین مورچه ریز که بین دو انگشت له میشه!
بعدازظهرش خوابیده بودم که یهو بیدار شدم و دیدم رو دستم خوابیدم. سریع بلند شدم و خواستم دستمو تکون بدم که دیدم نمیشه! با اون یکی دستم، این دستمو گرفتم و بالا و پایین بردم. اصلا حسش نمیکردم! قدرت حرکت نداشت و حتی حس لامسه اش هم کار نمیکرد! انگار اصلا مال من نبود! یه لحظه دقیق شدم ببینم به بدنم وصله یا نه! خیلی ترسیده بودم! چند بار با اون یکی دستم حرکتش دادم و بالا و پایین بردم تا یه کوچولو حس گزگز درش ایجاد شد. کم کم گزگز شدید شد و از حالت کرختی دراومد و یواش یواش انگشتامو تکون دادم.
خیلی خیلی وحشتناک بود! قبلا پیش اومده بود که رو دست یا پام فشار آورده باشم و خواب رفته باشن، ولی به این شدتش رو تجربه نکرده بودم. یاد کسایی افتادم که بر اثر حادثه ای، اعضای بدنشون از کار میافته.
واقعا چقدر سلامتی نعمت عظیمیه. و اگه خدا اراده کنه در یک آن میتونه انسان رو از هستی ساقط کنه...
خدایا سلامتیمون رو حفظ کن
آمین
الهی شکرت شکرت شکرت شکرت....
منم یه مدل بد خوابیده بودم
نصف شب یهو بیدار شدم دیدم دست راستمو حس نمیکنم...
تو تاریکی دنبالش گشتم ، پیداش کردم ، با اون یکی دستم تکونش دادم
خیلی سنگین شده بود !!
اصلا خوف کردم