یه روز تعطیل :)
امروز دوباره برفیه! البته شدید نیست
داداش بزرگه گفت: بریم برف نوردی؟! :)
تو دلم گفتم هنوز که برفی نیومده که بشه قد یه کوه تا نوردیدش :|
گفتم: برف نوردی؟؟ o_O
گفت: برف دیدنی!! :)
گفتم: دور دور؟؟!! ای ول بریم ^_^
اینقدر از این بیرون رفتنای یهویی خوشم میاد ^_^
طوری که اصلا براش برنامه ای نداری و با همون لباس خونگی میزنی بیرون! گردش و تفریح :))
(البته یه نصفه و نیمه لباسی باید پوشید :دی)
خلاصه رفتیم و دور زدیم و کیف کردیم و عکس گرفتیم و برگشتیم :دی
عکسام اینقدر جالب شدن!! انگار ستاره پاشیدن رو چادرم ^_^
چادر و برف=آسمان شب
عنوان میتونست این موارد هم باشه:
1- چادری که آسمان شد...
2- طرز تهیه ی آسمان پرستاره ^_^
ب ن: به درخواست دوستان، عکس چادر آسمونیم رو اضافه کردم :)
اون برف درشت کنار دستم دقیقا شکل ستاره ست ^_^