طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

لو رفتم :((((

دوشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۳۱ ق.ظ

امشب خونه خالم افطاری دعوت بودیم

همین که پسردایی کوچیکه رو دیدم بهش گفتم: مشهور شدی :دی

گفت: چطور مگه؟؟

منم پست قبل و بهش نشون دادم، البته قبلش صفحه ی گوشی رو طوری تنظیم کردم که اسم وبلاگم و نبینه و فقط پست و بخونه

وقتی خوند و کلی هم خندید، گفت: بده یه بار دیگه ببینم!!

منم گوشیمو دادم بهش و گفتم: صد بار دیگه ببین :)))

بعد از چند ثانیه گوشیم و پس داد و گفت: میخواستم آدرست و ببینم :دی

من که از سوتی فجیعم شدیدا وحشت زده شدم، گفتم: حق نداری بری وبم!!! O_O

اونم گفت اسم وبت و عوض کن!

بعدم سریع گوشیش و گرفت دستش

بهش گفتم چیکار میکنی؟ نری ها !!

خندید!


چند تا پست دیگه هم که مربوط به پسردایی بزرگه و دخترخاله و داداش کوچیکه بود براشون آوردم و همه از پستای مربوط به خودشون خوششون اومد!!

هر موضوعی هم پیش میومد هی میگفتن: اینم تو وبت بنویس :))


الآن اومدم وبلاگم دیدم دو تا نظر جدید دارم

فکر میکنید از کی؟؟؟

پسردایی کوچیکه :'( :'(

اصلا فکر نمیکردم بیاد :((

حالا چیکار کنم؟؟؟

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۱۴
اَسی ...

نظرات  (۱۶)

وا !
دادی خوندن میدوننم وب داری
این پستم عمومی گذاشتی بعد میگی چیکار کنم؟:/
پاسخ:
از همون اول که وب زدم همه میدونستن!
:(
خب الان این پستت هم میبینه که :دی

عادی باش..بعد از مدتی آدرس عوض کن :دی
پاسخ:
آره...
:(
۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۱:۳۶ بای پولار
شیخمون رو به وبلاگ ما هم هدایت و راهنمایی کنید :دی
پاسخ:
اتفاقا خیلی از شما خوشش اومد :دی
فدای سرتون
طلا که پاکه
چه حاجتش به خاکه
:دی
پاسخ:
مرسی از دلداریتون :)
نگو...نگو...که منم امروز وبمو لو دادم و اصلن حواسم نبود... خودم با دستای خودم...خودمو لو دادم...اه
پاسخ:
مثل این که فصل لو دادنه!
اول مستر نیما بعد تو حالا هم من :/
۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۲:۰۰ روزمرگی ...
"هر موضوعی هم پیش میومد هی میگفتن: اینم تو وبت بنویس :))"
مرسی از خونوادۀ پایه :)))


خب چی میشه مگه ؟ :))
سلــام پسر دایی کوچیکۀ اسی خانم ^_^
پاسخ:
اولین بارشون نبود! همیشه میگن :دی

نمیدونم :( فکر میکنم امنیتم در خطره :|
شایدم به قول شما هیچی نشه o_O
نگید توروخدا :'(
۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۲:۴۰ محمد حسین
از همین تریبون به پسردایی تون سلام می کنم و میگم جواب دیشبت خیلی باحال بود دمت گرم :دی 
پاسخ:
نهههههههههه :''''''(((((
۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۳:۰۰ شیکسون (^_^)
:))
دیگه ولش کن...یه وب دیگه میزنی به تدریج... :)
پاسخ:
نمیخوااام وبمو دوس دارم :((((
ای بابا /:
به نظرم رمز گذاری  کن پستاتو حداقل پستهای که شخصی و خصوصیا 

پاسخ:
الآن که دارم فکر میکنم میبینم وبلاگم مطلب سکرتی نداره :|
۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۳:۳۵ ✖پرنٌس‍‍ِــ‍‍pгคภςєςــسٌ .✖
آخییی عب نداره
پاسخ:
:(
خوش اومدی
۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۴:۳۷ روزمرگی ...
امنیتتون در خطره ؟! :|
یعنی خونواده دایی تون.. تو کانون خطر دارن زندگی میکنن ؟ :))

چشم :)
پاسخ:
نه بابا :))))
خودمم نمیدونم چرا همیشه دوست داشتم وبم سکرت بمونه...

:دی
رسما خودتون لو دادید بعد حالا میپرسید چیکار کنم؟
یه جورایی انگار خودتونم بدتون نمیومده لو برید:)
پاسخ:
نه من لو ندادم! اتفاقا خودمم کنارش ایستاده بودم که آدرس و نبینه، ولی تو اون شلوغ پلوغی یه لحظه حواسم پرت شد
اصلا هم دوست نداشتم کسی آدرسم و داشته باشه :/
هیچ ایرادی نداره .. اتفاقاً براشون جالبه نوشته هاتو بخونن .. اینجام بلاک و اینها که نداریم :))))
پاسخ:
خداکنه :(
آره هیچ کاری از آدم ساخته نیست :|
رمز لطفا(:
پاسخ:
فرستادم :)
امیدوارم یادش بره...
پاسخ:
:(
کار از کار گذشت
بسوزید و بسازید خخ
پاسخ:
:|
:)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">