طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

۲۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

1-امروز داشتیم یه مستند حیوانات میدیدیم

میمونه رفته بود تو رودخونه گُلای توی آب و بچینه، همونطور که بچه ش ازش آویزون بود داشت زیر آب شنا میکرد، وقتی به دست و پا زدنش زیر آب نگاه کردم خنده م گرفت :)))

داداش کوچیکه گفت: چیه؟ یاد خودت افتادی؟؟؟ :دی


میبینید چقدر بدجنسه؟؟ :( :/


2-بعدازظهر با مامانم تو حیاط نشسته بودیم یهو مامانم زد زیر خنده! هی به من نگاه میکرد و میخندید!! منم این شکلی :| بودم

ولی خنده ی مامانم تمومی نداشت! بعد چشماشو بست و گفت: نبینمت که نخندم!

دوباره که چشماشو باز کرد و نگاهم کرد از خنده غش کرد!! آخرشم فرار کرد رفت تو اتاق که دیگه منو نبینه!

یعنی من اینقدر خنده دارم؟؟؟ :|


با این وضعیت دیگه به چه امیدی زندگی کنم؟؟ :(

۱۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۲۶
اَسی ...

یه وقتایی اینقدر حالت بده که دوس داری از دنیا و همه ی آدماش فرار کنی و بری به دوردست ترین نقطه ی موجود...

جایی که دست هیچ بنی بشری بهت نرسه...


یه وقتایی به جایی میرسی که میخوای همه ی آثارت و نابود کنی و فرار کنی...

بری و از صحنه ی روزگار محو شی...


وصف حال الآن منه


+عنوان رو به یکی از دوستان پیشنهاد داده بودم واسه اسم وبش، که تصویب هم نشد!

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۴۴
اَسی ...

الآن اومدم وبم دیدم از ساعت 8:56 امروز تا ساعت 14:20 ، 108 پیام هرزنامه واسه من اومده!!! همه اش هم انگلیسی!!!

فکم همچنان چسبیده به زمین O_O


واسه شمام اومده؟؟؟؟


ب ن: نمایشام هم 3959 تاست! کسی هست که آمارش بالاتر از من باشه؟؟؟ یه کم نگران شدم آخه :(

۱۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۴
اَسی ...

امروز یه متن خوندم در زمینه ی ظهور که نوشته بود:

اگر با آمدن آفتاب از خواب بیدار شویم، نمازمان قضاست...

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۰۸
اَسی ...

یه مدت از شنا نگفتم که مطالبم زیاد تکراری نشه!

دوستان باید بگم که دوره ی اول آموزش شنام که 6 جلسه بود، به پایان رسید و من تو دوره ی دوم ثبت نام کردم

خدمتتون عرض کنم که دوچرخم خوب شده و میتونم خودم و رو سطح آب نگه دارم، البته یه کم بیش از حد معمول به پشت خم میشم و حالتم بیشتر شبیه خوابیده است تا نشسته :)))

کرال رو کامل یاد گرفتم ولی هنوز نفس گیریم مشکل داره

اینم بگم که الآن هر دو مربی توامان به من آموزش میدن

جلسه ی دوم از دوره ی دوم، من پیش مربی اولیم بودم و داشتیم تو قسمت عمیق تمرین سوزنی و دوچرخه میکردیم،مربی بچه های حرفه ای هم بچه ها رو آورد قسمت عمیق استخر و گفت استارت بزنید و با کرال، عرض استخر و طی کنید،  درکل دو گروه هستیم

من بعد از این که سوزنی پریدم، دوچرخه زدم و رسیدم به لبه ی استخر، یهو دستم سر خورد و داشتم می افتادم تو آب! چند تا جیغ زدم و افتادم!! ولی زود خودم و به سطح آب رسوندم و نردبون و گرفتم!! بچه های حرفه ای که صدای جیغ من و شنیده بودن، حواسشون به این سمت جمع شده بود و وقتی من و دیدن که خودم و نجات دادم، همه برام دست زدن :دی

مربیم گفت: همه ی جیغاش الکیه! خودش میتونه شنا کنه منم اصلا نمیگیرمش!!

مربی حرفه ای ها به من گفت تو هم بیا کرال برو! منم با این که نفس گیریم هنوز میلنگید، بدون تردید رفتم لبه ی استخر و استارت زدم تو آب و بدون وقفه و خیلی راحت، عرض استخر و شنا کردم و خیلی دقیق نفس گیری کردم!!!

بچه های حرفه ای که خودشون تو کرال کم می آوردن و وسط راه دوچرخه میزدن، با دیدن شنای من دهنشون وا مونده بود!! یکیشون که تا چند دقیقه با بهت به من خیره شده بود :))))

خلاصه بهشون فهموندم که شاید من تنها کسی باشم که تو کلاس میترسه و جیغ میزنه، اما به وقتش خوب جوگیر میشم :دی

جلسه بعدش هم قورباغه رو یاد گرفتم و هر دو مربیا گفتن با وجود انقباضت، از همه بچه ها بهتر میزنی ^_^

کلا حرکتام خوبه فقط شناوریم یه کم ایراد داره

در حال حاضر سه جلسه از دوره دوم و رفتم، احتمال داره بخاطر تعداد کم بچه ها، کلاس کنسل شه، حالا ببینیم چی میشه!


پ ن: پست قبل تکمیل شد :)

۱۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۷
اَسی ...

اول از همه ولادت امام زمانمون رو به همه دوستام تبریک میگم


این دو روز اینجا طوفان بود!! آخرین روز اردیبهشت، درست وقتی که کم کم داشتیم هوای خنک رو به خاطره ها میسپردیم، به طور ناگهانی هوا خنک شد و باد شدید وزیدن گرفت و باورتون میشه تگرگ بارید؟؟؟!!!!

سیلی راه افتاده بود که نگو!!

چون الآن با گوشی اومدم نمیتونم عکس و فیلم بذارم، قول که زود عکس و فیلم طوفان ما رو ببینید :)


ب ن : اینم عکس تگرگ که قولش و داده بودم



و اینم کلیپ سیلی که جلوی خونمون جاری شد :)))

۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۴۱
اَسی ...