طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

این داستان: ماسک

شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۹، ۰۱:۵۸ ق.ظ

یه عده هستن که وقتی به محل کارم مراجعه می‌کنن، بدون ماسکن. یا موقع صحبت، ماسکشون رو برمی‌دارن. نکته جالب توجه در این گروه خاص، اینه که برداشتن یا نداشتن ماسک کاملا عمدی هست. و علت اصلیش خودنمائیه! چرا که این عزیزان، مفتخرن به عمل زیبایی بینی، یا لمینت دندان. خب طرف کلی هزینه کرده که در نظر دیگران زیباتر دیده بشه. بعد چطور اون همه هزینه رو زیر ماسک پنهان کنه؟ :|

یه عده دیگه هم هستن که زیر ماسک آرایش میکنن و به محض اینکه به یه فرد آشنا میرسن، ماسک رو برمی‌دارن و احوالپرسی می‌کنن! چه کاریه خب؟ بکش و خوشگلم کن؟ :/

این وسط یه کوچولویی هم هست که وقتی به محل کارم اومد، ماسکش پایین بود. بهش گفتم ماسکت رو بزن. زد و بعد از اینکه یه ذره همینطوری الکی تو سالن چرخید، دوید بیرون. وقتی برگشت دیدم ماسکش پایینه دوباره. بهش گفتم کجا رفتی؟

درحالیکه داشت ماسکش رو می‌زد گفت: رفتم نفس بکشم o_O

:)))

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۹/۱۲/۱۶
اَسی ...

نظرات  (۱)

۱۶ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۲۷ عاشق بارون... ⠀

ای خداااااا! عزیییزم رفته نفس بکشه! :)))

پاسخ:
آره گوگولی بود :)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">