طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

الهی همه عزیزانمون رو حفظ بفرما

شنبه, ۵ مهر ۱۳۹۹، ۰۳:۴۵ ب.ظ

نشسته بود روبه‌روم. باهاش قهر بودم و نگاهش نمی‌کردم. می‌فهمیدم که زل زده به من اما توجه نمی‌کردم. اونقدر نگاهم کرد و نگاهم کرد که از رو رفتم. همین که چشمم بهش افتاد سریع واسم ادا درآورد! و هر دو خندیدیم :))

 

هر وقت از کنارم رد میشه، یا پامو لگد می‌کنه و یا ادا درمیاره که یه جوری صدای من درآد و بعد با خوشحالی می‌ره. وقتایی که گیتار تمرین می‌کنم با دهنش صدای آهنگی که میزنم رو به طرز خنده داری درمیاره و یا میگه: «این صدای ویز ویز از کجا میاد؟» و من با داد و فریاد دعواش می‌کنم و می‌خندیم :))

 

اومد توی اتاق تا یه چیزی برداره. حواسم بهش نبود. وقتی خواست بره دیدم سرعتش رو کم کرده. نگاهش کردم و دیدم پتوم رو برداشته که بره دراز بکشه و درمقابل اعتراض احتمالی من، با قیافه کج و کوله داره نگام می‌کنه. منم طبق معمول جیغ رو حواله‌اش کردم :))

 

در سکوت دلچسب عصرگاهی نشستم و این پست رو می‌نویسم. سکوتی که از روی تنهایی نیست. می‌بینمشون که آروم و بی‌صدا دارن استراحت می‌کنن و من دلم گرمه به بودنشون :)

موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۰۵
اَسی ...

نظرات  (۸)

۰۵ مهر ۹۹ ، ۱۶:۳۵ عاشق بارون... ⠀

الهی آمین! :)

این پستت یه دلخوشی‌های صدکلمه‌ایِ دوست‌داشتنی بود واسه خودش! :)

پاسخ:
آمین
مرسی از تعریفت ^_^
در واقع توضیحِ یکی از همون دلخوشی هامه :)
۰۵ مهر ۹۹ ، ۱۷:۴۵ محسن رحمانی

سلام داداشتونه؟

حالا جیغ واسه چی؟

راستی قول دادید صدای گیتارتون رو بذارید وب.

پاسخ:
سلام
بله
چون اون پتوی منه!! :))
به شمام قول دادم؟! :دی
۰۶ مهر ۹۹ ، ۱۰:۳۶ اقای ‌ میم

برادرتون همونه که خیار رو به شکل وحشیانه ای گاز میزد

پاسخ:
درسته! خوب یادتونه :)))
۰۶ مهر ۹۹ ، ۱۹:۵۱ پیمان کرامتی

و چه حسی از این بهتر :)

پاسخ:
اوهوم ^_^

آمین :) [ عنوان]

میدونی انگار اذیت کردن رسالت برادرهاست :))

پاسخ:
آره انگار :))
۰۹ مهر ۹۹ ، ۱۴:۴۸ اقای ‌ میم

من همه چیز یادم میمونه و هر حرفی بزنید ممکنه تو دادگاه علیه خودتون استفاده بشه:))

پاسخ:
خدای من!! 
من بی‌گناهم :))
۰۹ مهر ۹۹ ، ۱۵:۱۲ اقای ‌ میم

حتی یادم میاد یه پستی گذاشته بودید به اسم بچه که من لینکش کردم و شما گفتید از کی این پست رو لینک کردید؟

همینقدر خفن طور همه چیز یادم میمونه:)))

پاسخ:
بله درست میگید :)
خوشحالم که از قدیم همراه نوشته هام هستین.
ماشاءالله به حافظه تون :)
۰۹ مهر ۹۹ ، ۱۷:۴۰ سایه نوری

پست شیرین و دلچسبی بود 😊 منم تو سکوت این عصر پاییزی خوندمش و چسبید .. 

پاسخ:
خوشحالم به دل نشست :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">