طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

1) آلبوم های عکس قدیمی رو آوردیم نگاه کنیم. یه عکس از فاصله دور گرفته شده بود. یهو با انگشتاش میخواست عکس توی آلبوم رو زوم کنه! o_O

 

2) میگه رفته بودیم رستوران. منوی غذا رو برداشته هی با انگشتش نوشته های منو رو میخواسته بکشه بالاتر تا بقیه منو بیاد تو صفحه! O_o

 

3) رفته بودم مسجد واسه نماز جماعت. جایی که ایستاده بودم دقیقا مرز بین دو تا فرش بود که یه ذره بینشون فاصله افتاده بود. خانم کناریم گفت اینجا جات خوب نیست پاهات درد میگیره. گفتم نه خوبه راحتم. گفت نه من دیروز پاهام درد گرفت بیا این شال من رو پهن کن روش نماز بخون. و شال کامواییش رو داد به من.

مثل این خانم، مهربان و دریادل باشیم!

 

4) از مسجد اومدیم بیرون. گفت کار داری؟ گفتم نه. گفت حوصلم سر رفته میای بریم دور بزنیم؟ گفتم کجا؟ گفت بازار. گفتم بریم.

خودش که پول با خودش نیاورده بود چون قصد خرید نداشت. منم که اصلا قصد بازار رفتن نداشتم.

اینطوری بگم که طی این دور زدن، من دو تا گپ و یه کیف خریدم!

بعد که داشتیم برمیگشتیم خونه، نظرمون به ویترین یه مغازه جلب شد. گفتم چطوره اینجا هم بریم یه دور بزنیم؟ خندید و گفت بریم.

و از اون مغازه هم یه شنل بافت خریدم!

تا دور زدن های بعدی بودورود :دی

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۸/۰۹/۲۸
اَسی ...

نظرات  (۸)

۲۸ آذر ۹۸ ، ۰۵:۰۸ محبوبه شب

عجیجم

کاراتاتو بده من برات نگه دارم😅😎

 

چار درصدی 😑

پاسخ:
اصلا همه کارتام مال تو! اینطوری از شر فعالسازی رمزای یکبار مصرفشون خلاص میشم :/

مورد اول رو خودمم پیش اومده انجام دادم :)) ولی دومی رو نه دیگه :))

 

گپ منظورت از همین بلوز بافت‌هاس؟ میشه بدونم چند خریدی؟😅

پاسخ:
عجب :))

بلی. با قیمت بسیار مناسب! زیر 50 :دی

انقدر همه چیز لمسی شده منم گاهی دچار این بیماری میشم که میخوام همه جیز رو با لمس جلو ببرم:دی مخصوصا وقتی موبایلی میاد زیر دستم که قدیمیه یادم میره اولش دکمه ایه:/

با خانمه رفتی بازار؟:/

پاسخ:
شمام بله؟! ;)
آره! دیگه دوست شدیم باهم :دی

ما به مرز دو فرش میگیم گسل :|

 

پاسخ:
زلزله خیز هم هستن گسلاتون؟! :دی
۲۸ آذر ۹۸ ، ۱۳:۴۰ محسن رحمانی

قابل ذکر است که شخص مورد نظر گزینه های یک و دو خود اسی میباشد:دی

حالا قصد خرید نداشتن کلی خرید کرده اگه داشت حتما بازار رو بار میکرد:دی

کلا خانوما به قصد خرید بازار نمیرن :دی

پاسخ:
من خواستم آبروداری کنم ولی خودتون خواستید بگم که اون فرد شمایید :دی
برای اثبات حرفم همین بس که شما کلا نگرفتید چه کسی خریدار بوده! :)))
این هم سوتی جدیدتون :پی

جدییی؟ چه خوب! بازار تهران بودی؟

پاسخ:
نه گلم. شهر خودمون.
همه مغازه هایی که رفتیم قیمتا بالا بود. اینجا دیدم قیمتش خوبه خریدم
۲۸ آذر ۹۸ ، ۲۱:۲۵ صخره نورد

تا حالا اینجوری برام پیش نیومده اما فراوان پیش اومده بخوام از کامپیوتر مثل لپ تاپ استفاده کنم که یهو یادم افتاده کامپیوتر هیچ بخش لمسی نداره، باید از موس و کیبورد استفاده کنم :))

خریدها مبارکتون باشه :)

قصد خرید نداشتن هزینه بیشتری داره معمولا :))

 

پاسخ:
:))
متشکر
آره جالب بود برام :)
۰۲ دی ۹۸ ، ۰۲:۱۸ عاشق بارون ...

کلاً انگار وقتایی که قصد خرید نداری چیزای خوبی پیدا می‌کنی! :)

یاد چند سال پیش افتادم که با دوستم رفتیم برای مراسم عقدش مانتو ببینه و آخر هم نخرید! اونوقت من که اصلاً قصد خرید مانتو نداشتم خریدم! :دی اونم رنگی که همیشه دلم می‌خواست و نایابه کلاً! :))

پاسخ:
آره انگار!
چه باحال :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">