طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

وحشت شبانه!

جمعه, ۱۲ مهر ۱۳۹۸، ۱۱:۳۰ ب.ظ

فکر میکنید چی شد؟؟؟

همین الآن یه نفر از پنجره خونه مون اومد بالا و از لای پرده داشت تو خونه رو نگاه میکرد!!! چهرش تو تاریکی پشت پنجره مشخص نبود. فکر کردم داداشمه و شوخیش گرفته، ولی شک کردم، آخه داداشم که از خونه بیرون نرفته بود! بدو بدو رفتم تو آشپزخونه و دیدم داداشم اونجاست! بهش گفتم یکی پشت پنجره است!! سریع دوید تو کوچه! ولی طرف در رفت! داداشم گفت یه پسر حدودا 17 ساله بوده

 

یاد داستان اسکارلت (بر باد رفته) افتادم که یه دزدی تو شهر پیدا شده بود که همیشه تو اتاق خواب خانما سر و کله اش پیدا میشد. و آخرش معلوم شد یه پسر نوجوانه که از سر کنجکاوی میخواسته خانما رو دید بزنه!

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۸/۰۷/۱۲
اَسی ...

نظرات  (۶)

وای یا خدا :// -_-

پاسخ:
'-'
۱۳ مهر ۹۸ ، ۰۴:۴۲ محبوبه شب

وای خدای من مگه پنجره حفاظ نداره؟ :|

پاسخ:
خب دقیقا حفاظ رو گرفته بود و خودشو کشیده بود بالا!
۱۳ مهر ۹۸ ، ۱۲:۱۹ محبوبه شب

حفاظ منظورم اون نرده هاییه که عمودی پنجره رو میپوشونه و جلوی ورود دزدا رو میگیره بود

 

ولی حفاظی که تو میگی یحتمل هموناییه که روی در حیاط نصب میشن!

پاسخ:
دقیقا همونه که عمودیه!
وارد نشده بود که! از پشت پنجره داشت نگاه میکرد
۱۳ مهر ۹۸ ، ۲۲:۳۵ بانوچـه ⠀

وای خدا قلبم :/

این پست رو همین امشبی که خونه بابا تنها هستم باید بخونم؟!!
من می‌ترسم.....

پاسخ:
نترس گلم، اتفاقی نمی افته :)
تو خونه بابا خوش باش ^_^

من جات  بودم  همون لحظه داد میزدم آی دزددددددد بگیرینش :|:)

جدی جیغ میزدم :|

 

+

البته ماه پیش دقیقا بر حسب اتفاق یه دزد اومد نزدیک درب حیاط پشتی مون (نزدیک اتاق منه)  منم آروم آروم خودم رو رسوندم به داداشم و گفتم 

برو دزد رو بگیر :)) دزد اومده خونمون :/

داداشمم گفت توهم زدم :/ برم بخوابم :/ ( البته داداشم از خودم بیشتر ترسیده بود :دی ) 

هیچی دیگه اینقد دست دست کرد و به حرفم توجه نکرد تا لحظه آخر  که دزده جلوی چشم خودش در رفت :| 

نگرفتیمش ولی خدا رو شکر  فراریش دادیم :)))) 

 

 

 

+

ولی تو جیغ بزن خودش در میره :))

بگو دزددد بگیرنش :)) 

 

سلام :) 

راستی یه اسپندی صدقه ای چیزیم بزار برای خودت و خانواده :)

 

 

 

پاسخ:
جیغ بزنم که فرار میکنه! من میخواستم بگیریمش!

چطوری فراریش دادین؟

سلام
مرسی از مهربونیت :)

هیچی داداشم چوب به دست رفت تو حیاط اونم ترسیده بود فرار کرد :))

لابد فکر نمیکرد ۴ _ ۳ صبح کسی بیدار باشه :دی

و حتی نمیدونست ما یه جغد درون داریم :)))

 

 

+

امکان نداره شما میگرفتینش :))

اگر روز بود یه چیزی :)

شب سخته گرفتن دزد و اینا :))

 

 

 

++

قربونت 💙

پاسخ:
:)))
چرا بابا شدنیه ;)

:*

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">