آهون
شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۶، ۰۸:۰۷ ب.ظ
گفتم: چند سالته؟
گفت: شیش! تو چند سالته؟
گفتم: تو چی فکر میکنی؟!
گفت: شیش، هفت
گفتم: آره هفت سالمه :)))
گفت: من میخوام بزرگ شدم دکتر بشم، آهون هم میخوام بشم!
گفتم: آهون چیه؟
یه نگاه عاقل اندر سفیه بهم انداخت و گفت: نمیدونی؟!
گفتم: نه! آهون بشی چیکار میکنی؟؟
گفت: قرآن میخونم دیگه!
گفتم: آهان آخوند!! :))
به کلاهش اشاره کردم و گفتم: کلاهتو کی برات بافته؟
گفت: از اون گرفتم
متوجه منظورش نشدم و پرسیدم: مامانت بافته؟
یهو کلاهشو از سرش برداشت و خندید!
گفتم: وای!! چرا کچل شدی؟؟!!
خندید و کلاهشو گذاشت روی سرش
گفت: تیغ زدم!
گفتم: چرا؟
گفت: بابام زد
و دوباره کلاهشو برداشت و ردیف دندونای ریز و فاصله دارش رو نشونم داد :)
+ پاسخ پست قبل مشخص شد.
۹۶/۱۰/۳۰