طلوع من

کلبه کوچولوی من

نوشته ها و خاطرات زندگی من
اینجا از copy paste خبری نیست، پس شما هم کپی نکنید، اگر هم خواستید متنی رو لینک کنید اطلاع بدید
ممنون از همراهیتون

پیام های کوتاه
  • ۱۵ بهمن ۹۴ , ۱۴:۲۸
    آه ...
  • ۲۷ آذر ۹۴ , ۱۷:۱۰
    ...
بایگانی
آخرین نظرات

تو بگو من چه کنم؟

سه شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ

گفته بودم یکی از بچه های حلقم سر به هواست؛ دو شبه میرم هیئت، همش میبینم جلوی در وایستاده، پسرا هم که همه جلوی هیئت صف کشیدن! من نمیدونم مادرش کجاست، چرا بهش نمیگه بره داخل هیئت! دیشب یکی از بچه ها رو هم با خودش آورده بود بیرون.

امشب بچه ها صدام زدن و گفتن اون دختر، یکی از بچه ها (همونی که باهاش بیرون بود) رو از راه به در کرده و الآن هر دوشون bf دارن!

حالا من موندم چیکار کنم. بچه ها رو این حساب که من معلم بسیجشونم اومدن با من درمیون گذاشتن و طبیعتا توقع دارن اون دو تا رو هدایت کنم! من نمیدونم واقعا باید چیکار کنم! برم مثل مبصرای کلاس جلوی در وایسم و نذارم برن بیرون؟ یا مثلا بگم این کارا اشتباهه؟ یا برم به مادرشون بگم؟ چیکار کنم خب؟ :(

بچه ها تا خودشون به این باور نرسن که کارشون غلطه دست ازش برنمیدارن! اگه زور بالا سرشون باشه فایده نداره و میرن یواشکی انجام میدن. بعدم اصلا متوجه نیستن که! چطور میتونم هدایتشون کنم؟

وای که چقدر سخته بخوای یه نفر و از راهی که پیش گرفته منصرف کنی و قانعش کنی که داره اشتباه میکنه، مخصوصا اگه بچه باشه و هیچی هم حالیش نشه


+ یکی از نگرانی های همیشگیم درمورد آینده، تربیت فرزنده. واقعا وظیفه ی خطیریه!

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۰۴
اَسی ...

نظرات  (۲۲)

۰۴ مهر ۹۶ ، ۲۳:۰۳ ام اسی خوشبخت
متاسفانه در این زمینه هیچ تخصصی ندارم.

صاحب این پیج یه روانشناس دلسوزه, میتونید از ایشون بپرسید, احتمالا زود جواب میدن.
https://www.instagram.com/p/BZfuccTlW90/
پاسخ:
خیلی ممنونم
من که اینستا ندارم که :(
میگ تا سرش به سنگ لحد نخوره بیدار نمیشه 
اونقد از دانشگاه رفتن بخاطر همین مسئله متنفرم که نگو
دختر و پسر کنار هم میشینن انگار از زندکن آزاد شدن اگ حراست نباشه خدا میدونه که چه کارا میکنن ...
تجربه تو این کارا خیلی بده خیلی ...
پاسخ:
دانشگاه بد نیست، بستگی داره چطور بهش نگاه کنی
اونی که دانشگاه رو فقط بخاطر اختلاطش میره مطمئنا تو خیابون هم میتونه به هدفش برسه
متاسفانه ما آدما تا خودمون تجربه نکنیم درس نمیگیریم
۰۴ مهر ۹۶ ، ۲۳:۳۵ ام اسی خوشبخت
شاید تلگرام هم داشته باشن, پیجشونو یه نگاهی بندازید.
پاسخ:
من که چیزی پیدا نکردم
به هر حال ممنونم ازت
۰۵ مهر ۹۶ ، ۰۰:۰۰ ام اسی خوشبخت
خواهش میکنم. باز اگه ادرسی پیدا کردم بهتون اطلاع میدم.
پاسخ:
خیلی متشکرم
۰۵ مهر ۹۶ ، ۰۰:۱۱ آرزو ﴿ッ﴾
منم دچار این مشکل شده‌بودم. یعنی فهمیدم یکی از آشناهای نسبتا کوچک مسجدی‌م داره داره میره به این سمت‌ها. ولی واقعا راهی به ذهنم نرسید و دیگه بعدشم که اومدم خوابگاه.
فقط یه‌چیزی، واسه اینکه نرن جلوی در نمیشه بهشون مسئولیت بدین؟ مثلا پذیرایی یا مرتب کردن کتاب های قرآن و دعای موجود در قفسه‌ها یا اصلا یدونه از این چوب‌پرها براشون بخرید و بگید حواس‌شون به نظم و سکوت جلسه باشه یا یه همچین چیزایی.
پاسخ:
ممنون از پیشنهاداتت، ولی باید این مشکل رو ریشه ای حل کرد. جلوی در هم نرن دوست پسرشون رو دارن! باید طرز فکرشون رو اصلاح کرد
۰۵ مهر ۹۶ ، ۰۰:۲۷ آرزو ﴿ッ﴾
این که آره. ولی برای پیشگیری از (خدای ناکرده) موارد دیگر! 
پاسخ:
آره اصلا درست نیست جلو در وایسن
۰۵ مهر ۹۶ ، ۰۰:۳۲ مـــحـــدثـــه ...
خب خوبه اینجور وقت ها‌،توی شهرتون اگه یه مشاور خوب هست،پیدا کنید و ازشون کمک و راهنمایی بگیرید.
پاسخ:
بله باید کسی باشه که کلامش اثرگذار باشه
تجربه های موفق تون در این زمینه را خریداریم :)
پاسخ:
شما دعا کنید موفق بشم بعد!
خوب قطعا اگر خودت حل نکنی و از کسی مثل مادرشون یا اقوامشون یا هر کس دیگه ای کمک بگیری برای حل این مشکل به نحوی که اونا مداخله کنند
قطعا اعتمادشون رو از دست میدن ، این اول
دوم این که مگه رفتارشون چه اشکالی داره ؟ ، اصولا پس جوانان ما کی باید با جنس مخالف آشنا بشن ، این که جنس مخالف رو نشناسن و رابطه نداشته باشن میشه پاک کردن صورت مساله ، باید خطر ها و آسیب ها و نگاه اجتماعی به این قضیه رو بشناسند اون موقع تصمیم گیری با اونها خواهد بود
به نظرم این منطقی ترین راه ، به یکی بگی نوشابه نخور خوب نبست بعد نوشابه رو ازش قایم کنی ، خوب تا تو هستی تا مراقبی نمیخوره ولی وقتی نبودی خودشو خفه میکنه چون حرفت رو باور نداره ولی وقتی بگی وقتی میخوری فلان میشه و فلان و بهمان ، اون موقه اگه بخوره خطراتش رو پذیرفته
مشکل خانواده ها اینه که هیچ وقت باور ندارن که بچه ها به سن نوجوانی یا جوانی رسیدن هنوز فکر میکنند که طقل کوچکی هست که قدرت تصمیم گیری درست رو نداره :| 
ولی حرف های دیگه که شاید اصلا قبولشون نداشته باشید ولی خوب نظر منه
پاسخ:
این بچه ها کلاس هفتمن! واقعا نظرت اینه که باید با جنس مخالف رابطه داشته باشن؟ اگه بچه خودت بود بهش اجازه میدادی؟؟
اولا هیچ دلیلی نداره که بچه ها بخوان با جنس مخالف آشنا بشن! دوما رابطه به معنای شناخت نیست، چه بسیار افرادی که سالهاست ازدواج کردن ولی هیچ شناختی نسبت به جنس مخالف ندارن! شناختن باید از طریق مطالعه باشه. بعد هم یه بچه دوازده سیزده ساله هیچ آگاهی ای از خطرات چنین روابطی نداره، هرچقدرم براش توضیح بدی که آیندت تباه میشه و چنین و چنان میشه اون نمیفهمه، چون اصلا آینده و آبرو و این مسائل دغدغش نیست! اون فقط به فکر شیطنت و جلب توجهه. و همین که ببینه مورد توجه پسراست فکر میکنه بانوی نمونه سال شده! هر چقدر بهش بگی اون پسر برات نقشه داره و داره فریبت میده درک نمیکنه، اون فقط "دوست دارم" اون پسر رو قبول میکنه. اگه سنش بیشتر بود و مثلا جوان بود میتونست درست و غلط رو تشخیص بده، عواقب راهی که پیش رو داشت رو میدید، اونوقت اگه به اون راه میرفت خب خودش خواسته بود و با آگاهی رفته بود. ولی یه بچه هیچ درکی از پیامدهای رابطه با جنس مخالف نداره. نمیتونه از خودش مراقبت کنه و مستعد هرگونه سوءاستفاده ای هست. این وظیفه ی بزرگترهاست که بچه ها رو از خطرات حفظ کنن، اونا رو منع کنن، تا وقتی خودشون به درک درستی برسن و بتونن درست و غلط رو تشخیص بدن.
۰۵ مهر ۹۶ ، ۱۰:۵۰ علیـ ــر ضــا
:/
پاسخ:
:(
حالا اگه چیز دیگه ای به ذهنتون نرسید اون راه حلی که من خصوصی گفتم رو امتحان کنید :)
پاسخ:
:/
ببین دوست من دو تا راه اصولا وجود داره
یا این خودش به این نتیجه برسه که راه درست چیه ، یا این که از راه های موقت برای منحرف کردن فکرش استفاده کی 
خوب دومی که معلومه در دراز مدت بی نتیجه است و مثل مورفین برای درد می مونه ، بعد از تمام شدن دورش درد بد تر خودشو نشون میده 
راه اول این که خودش چطور به نتیجه برسه خیلی مهمه ، این که فکر خودت و عقاید خودت رو بهش القاء کنی که به نظرم کار غیر انسانی است ولی یک راهه و یا این که فکر کردن رو بهش یاد بدی جوری که خودش با توجه به شرایط و عواقب و خلاصه تمام متغییر های موجود به نتیجه دلخواهش برسه!
من با بچه خودم یا هر بچه دیگه ای جز این برخورد نخواهم کرد !
کلاس هفتم هم خیلی کوچک نیست ، کودک نیست مگر این که فکرش رو کودک بار آورده باشند.
البته منکر این نیستم که خیلی چیزها توی این جامعه لعنتی اصولی نیست
پاسخ:
یعنی اگه تو به بچه خودت راه رو نشون دادی و اون قانع نشد، اجازه میدی هرکار میخواد بکنه؟
تو صلاحش رو بهتر میدونی یا خودش؟
کلاس هفتم خیلی کوچیکه برای اینکه بتونه آدما رو بشناسه! حالا هرچقدرم اصولی بار اومده باشه
نه ببین کی گفته شناخت با مطالعه حاصل میشه ، بله قبول بخشی از شناخت از طریق مطالعه است ولی کنجکاوی چی ؟ از طریق مطالعه برطرف میشه 
امیدوارم که سوء برداشت نشده باشه ، رابطه ای که دارم ازش حرف میزنم رابطه ج.نسی نیست ، رایطه دوستی است! تعریف شده!
مثال شما هم درست نیست ، آیا درسته چون غذا خوردن دارای خطره ، ممکنه غذا بپره گلو بچه خفش کنه دیگه ! یا هر اتفاق دیگه ای ، آیا بزرگتر ها باید بچه رو از غذا خوردن منع کنن ؟ نه ، باید راه درست غذا خوردن رو بهش یاد بدن
هر چیزی دارای خطره و وقتی خطر ناک تر میشه که بزرگتر ها بخوان پنهانش کنن ، کتمانش کنن ، فرض کنن نیست ، به زور متوسل بشن و و...... این تنها باعث میشه که جلوی چشم و با اطلاع بزرگتر ها نباشه
حالا کدوم زیان بارتره ؟
بعد خیلی شما روی کلاس هفتم تاکید میکنید با این مضمون که کوچک هستند ! ولی کنجکاوی یزرگ و کوچک نمی شناسد
به نظر اتفاقا خیلی خوب می فهمند بچه ها و خیلی بیشتر از اونچه فکر کنیم می فهمند

+ من یه کامنت دیگه هم داشتم :|
+بعد مگه 6+7 نمیشه 13 سال ، ابتدای نوجوانی و کنجکاوی این آدم بچه است آیا ؟
پاسخ:
شاید رابطه دوستی برای توی نوعی تعریف شده باشه، اما مطمئنی برای اون پسر هم تعریف شده است؟
غذا خوردن در اصل خودش خطرناک نیست اما ممکنه خطرناک بشه. ولی مثلا وقتی به بچه میگیم بخاری داغه، تا خودش دست نزنه و دستش نسوزه درک نمیکنه. پس درهرصورت خطرناکه و این وظیفه ی ماست که منعش کنیم.
این که میگی کنجکاوه خب ممکنه بچه به خیلی چیزا کنجکاو بشه، مثلا به سیگار. آیا ما باید اجازه بدیم به کنجکاویش پاسخ بده؟ یا اینکه بهش بفهمونیم چنین کنجکاوی هایی به ضررشه و باید بیخیالشون بشه؟ یعنی شما میگی که ما بذاریم بچه جلوی ما و با اطلاع ما سیگار بکشه؟
ما به عنوان یه بزرگتر وقتی میدونیم یه قضیه صد در صد به ضرر بچه است نباید بذاریم به عهده ی خودش.
شناخت و کنجکاوی نسبت به جنس مخالف هم باید تو خونه پاسخ داده بشه. باید اعضای خانواده با بچه صمیمی باشن تا بچه بتونه به اون شناختی که دنبالشه برسه. مثلا دختر با پدرش.
+ تایید شد
+ ابتدای نوجوانی و خطرناک ترین سن! چرا که بچه فکر میکنه بزرگ شده و میخواد رفتارای بزرگترها رو داشته باشه، بدون اینکه کمترین دانشی درموردش داشته باشه
۰۵ مهر ۹۶ ، ۱۲:۵۲ قاسم صفایی نژاد
به نظرم بهترین راه اینه که باهاشون دوست بشید. اینطوری ازتون تاثیر میپذیرن و حرفتون رو راحت‌تر قبول میکنن. حرفتون هم باید غیرمستقیم و هنرمندانه باشه.
پاسخ:
اوهوم...
ممنونم
اسی جان این بحث سری دراز دارد 
ولی به نظر من سعی کنید توی تشخیص راه خوب و بد ، خودش به نتیجه دلخواه برسه 
منظورم اینه که تهش به پنهان کاری و مخفی کار از شما و خانوادش کشیده نکشه
سعی کن دوست باشی باهاش تا مرربی
پاسخ:
آره
توکل به خدا
مرسی آشنا جان
چی بگم.
خیلی ناراحت شدم بابت این پست...

خدا همه رو از کوچیک تا بزرگمون رو کمک کنه و راهنمایی
اهدنا صراط المستقیم

پاسخ:
...
الهی آمین
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
بنظرم با خانوادش در میون بذار .

****** *** ** **** **** *** **** ***** ** **** ***** ***** ** *** **** *** *** ***** *** **** ****** ** ****** ***** *** **** **** *** *** *** * *** *** ***** ******* *** ** ****** ***** ****** *** *** ***** * *** ***** **** ** ******* *** ***** ** ** ***** 
***** ****** ** **** **** * ******** * **** ** **** ***** ******* **** **** **** **** ** **** *** ** *** *** ***** *** ***** * **** **** ** **** *** *** *** *** **** **** **** ** ***** ** ***** ** ***** **** ***** ** ** ***** ****** *** ***** **** *** **** **** *** **** **** ***** ** ****** **** ***** *** **** ** ****** **** *** ** ***** ***** *** ** **** ****** *** *** ** * ******* * **** ** *** **** *** **** *** ***** *** ****** *** *** ****** ** ** ****** ** *** ***** * **** **** ***** **** ********* *** *** ** **** ** **** **** **** ****** *** **** **** **** ****** **** **** *** ****** *** **** **** *** **** ********* 
**** *** *** *
پاسخ:
از آنجا که بقیه کامنتت در جواب کامنت خودم بود سانسورش کردم، ظاهرا قرار بوده خصوصی باشه!
بهترین راه اینه ک..
درست فکر کردن رو به بچه ها یاد بدین.. نه درست راه رفتن رو...


بپرسین هدفش از این کار چیه.. بذارید فقط اون طرف صحبت کنه و از دلیل کاراش بگه.. شما فقط گوش بدین بدون توپیدن بهش..
موعظه و نصیحت جواب نمیده!
پاسخ:
هوم...
ممنون از راهکارتون
۰۷ مهر ۹۶ ، ۰۹:۲۹ کنت دراکولا
اینا عضو بسیجم هستند اونوقت؟!:/:دی
پاسخ:
بله :|
اما قراره بیرونشون کنیم
۰۷ مهر ۹۶ ، ۱۷:۰۵ بانوچـ ـه
یکی از خوش شانسی هام این بوده که موقع تولد داداشم من بچه بودم... یعنی اگه عقل رس بودم تا این بچه بخواد بزرگ شه من از نگرانی دق میکردم... درکت میکنم و دعا میکنم بتونی درست جلوشونو بگیری
پاسخ:
من خودم آخرین بچه ام و هیچ پیش زمینه ای درمورد تربیت بچه ندارم :|
ممنونم ازت
۰۷ مهر ۹۶ ، ۲۰:۰۲ محسن رحمانی
باید راهنماییشون کنید تا متوجه اشتباهشون بشن.
پاسخ:
درسته...
سلام 
تنها پیشنهاد من اینکه کلیپ های آموزشی جناب آقای دکتر ابرهیم میثاق در مورد تربیت نوجوانان و الی آخر نگاه کنید و به دقت  گوش کنید :)

یه قسمت از این کلیپ های آموزشی رو برات میذارم که نگاه کنی بقیه اش هم خودت دنبال کن مطمئن باش با این برنامه های که 

ایشون میگن پیش بری میتونی موفق باشی ایشالا :)

+
http://www.aparat.com/v/vZ5p8/%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AD%D9%84_%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA_%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86_-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1_%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85_%D9%85%DB%8C%D8%AB%D8%A7%D9%82



پاسخ:
سلام
خیلی ممنونم از پیشنهادت :)
لطف کردی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">