جارو برقی
پنج سال پیش مامان و بابا رفته بودن کربلا
وقتی زمان برگشتشون نزدیک شد، خاله و زنداییم اومدن خونمون که باهم خونه رو تمیز و مرتب کنیم
خالم به من گفت تو خونه رو جارو برقی بکش
من تا اون روز اصلا به جارو برقی دست نزده بودم!! اما به روی خودم نیاوردم و سریع رفتم جارو رو آوردم و لوله هاشو وصل کردم و شروع کردم به جارو زدن
هرچی جارو میزدم میدیدم فرشا تمیز نمیشن! آشغالا از جارو فرار میکردن!!
منم مثل شکارچیا دنبال آشغالا میدویدم و میخواستم گیرشون بندازم! اما فایده ای نداشت
سر جارو رو گرفتم جلوی دستم دیدم عه!!
جارو به جای مکش داره فوت میکنه 0_o
به خالم گفتم مثل این که جارومون خراب شده همش فوت میکنه :(
خالم اومد دید درست میگم، یه نگاه به جارو انداخت، بعد متوجه شد سمت دیگه ی جارو شدیدا مکش داره!!! معلوم شد من لوله رو اشتباهی جا زدم:))))))))
لازم به توضیحه که تو جاروبرقی ما، اون قسمت جلویی جارو که محل نصب لوله ست با قسمت پشت جارو برقی که باد گرم بیرون میده دقیقا یک شکله
و در این لحظه بود که خاله و زندایی از شدت کدبانوگری من به وجد اومدن و قهقهه سردادن!!!